• ایران
  • پنجشنبه, ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
در محضر إمام حسين (ع) از کتاب هزار ازهزاران استاد تقوی
اخبار

در محضر إمام حسين (ع) از کتاب هزار ازهزاران استاد تقوی

بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلوةُ

           وَالسَّلامُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ.

  1. در محضر إمام حسين (ع)

قَالَ الإمامُ الْحُسَیْن (ع) : إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُسِي‏ءُ وَ لَا يَعْتَذِرُ وَ الْمُنَافِقُ كُلَّ يَوْمٍ يُسِي‏ءُ وَ يَعْتَذِرُ .

در دنباله مباحث مربوط به چهل حدیث از چهارده معصوم بزرگوار (ع)، به سخنان سید و سالار شهیدان و سرور آزادگان جهان، حضرت ابا عبد الله (ع) توجه و دقت می کنیم.

ایشان در این روایت؛ در حقیقت به مؤمنین، شیعیان و پیروانشان؛ توصیه ای به حقّ و زیبا و آموزنده ای می کنند؛ و می فرمایند : از کاری که لازمه ی انجام دادنش این است، که بعد معذرت خواهی کنید، پرهیز کنید. کاری را انجام ندهید که بعد لازم بشود، عذرخواهی کنید، به تعبیر ساده و معمولی خودمان؛ چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی، کاری نکنید که شما را وادار به عذرخواهی و معذرت خواهی بکند، این از مؤمنین، صلحا و نیکان، بعید و دور است . مؤمن، کسی است که نه بدی می کند و نه عذرخواهی می کند، وقتی انسان کار بدی انجام نداد، نیاز به عذرخواهی ندارد. عذرخواهی را باید کسانی بکنند که کار بد و خلاف انجام می دهند. امام به ما توصیه می کنند که کاری که لازم به معذرت خواهی باشد، انجام ندهید و نشانه ایمان و مؤمن را در این می دانند که مؤمن نه در حقّ کسی ظلم و ستمی می کند ( که روزی لازم باشد از او پوزش بخواهد) نه بدی می کند و نه عذرخواهی .

اما برعکس مؤمن، منافقین اینگونه نیستند. منافقین و علایم منافق و نِفاق، و افراد دورو این است که، هر روز، مُدام عذرخواهی می کنند و مدام خطا می کنند . مدام خلاف می کند و مدام می گویند : ببخشید. باز او را می بخشید و فردا خطای دیگری از او سر می زند؛ غیبت می کند، می آید و به شما می گوید که او را ببخشید، شما او را می بخشید اما باز دروغ می گوید. شما او را می بخشید، اما باز تهمت می زند، دزدی می کند، دزدی را که رها کرد، مشروب می خورد. مشروب را رها می کند، می رود و به جان و مال و ناموس مردم خیانت می کند. این ها خاصیت افراد منافق است .

اما مؤمن نه بدی می کند و نه عذرخواهی. بسیار مطلب پر محتوا و پر مغز و معنایی است که شرح و بحث آن را اگر بشود در فرصت های مناسب بررسی کرد، به نتایج خوبی انسان می رسد.

أبی عبدالله (ع) در روایت دیگری که از ایشان نقل شده است، می فرمایند : لِلسَّلَامِ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِئِ وَ وَاحِدَةٌ لِلرَّادِّ، این هم در راستای توجّه دادن به بندگان خدا، به مؤمنین، به مردم، و اطرافیان است.

می فرمایند : برای سلام کردن هفتاد پاداش است، شصت و نه پاداش از آن، برای سلام کننده است و یک پاداش برای کسی است، که جواب می دهد. سلام کردن یعنی شکستن غرور، یعنی حدّ خوبی از تواضع.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ لَقِيتَ ؛ یکی از راه های إمتحان کردن أفراد متواضع در همین سلام کردنشان است. سلام، دوستی می آورد، محبت ایجاد می کند، کینه را برطرف می کند. سلام، به طرف مقابل نشان می دهد که من نسبت به تو کینه ای ندارم و سلامتی و سعادت تو را می خواهم. سلام، بیانگر این است که اگر من در گذشته از تو ناراحتی داشتم، بخشیدم. سلام یعنی وقتی کسی تقاضای سلامتی ما را دارد، یعنی دوست ماست، عزیز ماست، محبوب ماست، دشمن ما نیست. سلام یعنی رفع دشمنی، سلام یعنی تمام شدن کینه، سلام یعنی که بین ما و شما إختلافی و جدالی وجود ندارد، سلام یکی از نام های خداوند است و لذا سلام کردن، ذکر و یاد خداوند متعال است، و خداوند متعال بلند سلام کردن را دوست دارد، لذا إمام صادق می فرمایند، إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ؛ لذا امام علیه السلام می فرمایند : 69 پاداش را برای کسی که سلام می کند، در نظر گرفته اند و یک پاداش را برای کسی که جواب سلام را ردّ می کند و جواب می دهد؛ و حال آنکه سلام کردن مستحبّ و جواب آن واجب است، ولی عمل مستحبّی، ثواب بیشتری دارد

و از طرف دیگر خود إمام حسین علیه السلام می فرمایند؛ البَخيلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ؛ بخیل کسی است که نسبت به سلام کردن هم بخل بورزد و کوتاهی کند .

این روایت هم بی مناسبت نیست که در همین جا عرض شود، که آن بزرگوار می فرمایند : إِنَّ أَعْفَى النَّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَةٍ ؛ اگر که می خواهید بدانید که چه کسانی اهل گذشت اند، اهل بخشش اند، چه کسانی گذشتشان در زندگی زیاد است ؟ ببینید در زمانی که قدرت دارند، گذشت می کنند یا نه ؟ نه در زمانی که در ضعف هستند . در عین حالی که قدرت إنتقام دارد، در عین حالی که می تواند إنتقامش را بگیرد، گذشت می کند و از تقصیر خطاکار صرفنظر می کند و می گذرد، و این به معنای عظمت و بزرگی است.

روایت دیگری را باز از لسان این امام عزیز، به یادگار بیان می کنیم، که روایت تکان دهنده ای است . وَ قال لإبنِهِ علي بن الحسين (ع)؛ بُنَيَّ إيّاكَ وَ ظُلمَ مَن لا يَجِدُ عَلَيك ناصِراً إلاّ الله جَلَّ وَ عَزَّ . روایت بسیار آموزنده ای است؛ چرا که بعضی از روایات انسان را می لرزاند، ایشان در بیان نکته ای به فرزندشان إمام سجاد می فرمایند، پرهیز کنید و مواظبت کنید، حواستان را جمع کنید، از اینکه ستم کنید بر کسی که غیر از خداوند عزیز، یاور و ناصری ندارد، ستم نکنید بر آنهایی که آه می کشند و خدا به داد آنها می رسد؛ بترسید از آه مظلوم. فاصله بگیرید از ظلم به کسانی که تنها و بی کس هستند؛

حتی در بیان دیگری می فرمایند،  افراد بی کَس و کار اگر به شما مراجعه کردند، آنها را از خودتان ردّ و ناامید نکنید، این را نعمت الهی بدانید، اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَتَحَوَّلَ إِلَى غَيْرِكُم؛ اگر کسی به شما مراجعه کرد، آن را نعمت الهی بدانید که خداوند این قدرت را به شما داده است، که می توانید حاجت مؤمنی را برآورده کنید، این لطف إلهی است که در توان شما باشد که بتوانید رفع حاجت از نیازمندی را انجام بدهید، چرا این نعمت را از خودتان دور می کنید و چرا او را حواله به کسی دیگری می کنید، او را به جای دیگری إرجاع می دهید، این معنایش این است که نعمت خدا را از خودتان به دیگری منتقل می کنید و به دیگری برمی گردانید .

امام حسین، سید الشهداء (ع) سخن دیگری دارند، که

مفصل است، اما إشاره به آن، بجا و لازم است، ایشان می فرمایند: كُفَّ عَن الغيبةِ فإنَّها إدامُ كلابِ النّارِ و توصیه می کنند به اینکه از غیبت هم فاصله بگیرید، غیبت خوراک سگ های جهنم است، روایات متعددی از لسان امام حسین (ع) رسیده است که جویندگان حق و حقیقت به کتب روایی مربوط به سخنان امام مراجعه کنند و إن شاء الله از این دریای معرفت و تقوی بهره ببرند.

وَالسَّلاَمُ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُ الله.

 . بحارالأنوار : ج 75، ص 120 ، باب 20 ؛ تحف العقول : ص 248

 . بحارالأنوار : ج 75 ؛ ص  120، باب 20 و تحف العقول : ص 248 .

 . اصول كافی : ج 2، ص 646 .

 . هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ .

ترجمه : و خدايى است كه معبودى جز او نيست، حاكم و مالك اصلى اوست، از هر عيب منزّه است، به كسى يتم نمى‏كند، امنيّت بخش است، مراقب همه چيز است، قدرتمندى شكست‏ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى‏كند، و شايسته عظمت است خداوند منزّه است از آنچه شريك براى او قرار مى‏دهند !                            سوره مبارکه حشر : آیه 23 .

 . اصول كافي : ج 2 ، ص 645 .

 . اعیان الشیعه : ج 1، ص 621 .

 . تحف العقول : ص 248 .

 . بحارالأنوار : ج 75، ص 121، باب 20 .

 . تحف العقول : ص 246 .

 . بحارالأنوار : ج 75، ص 127 ، باب 20 .

 . تحف العقول : ص 245 .

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه