• ایران
  • شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳
جبرئیل روضه خوان می شود
تالیفات

جبرئیل روضه خوان می شود

جبرئیل روضه خوان می شود !!!

اَلحَمدُلله رَبِّ العَالَمیِنَ وَالصَّلَوةُ

وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ.

 

وَ رَوَى صَاحِبُ الدُّرِّ المنثور فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ تَعَالَى فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ أَنَّهُ رَأَى سَاقَ الْعَرْشِ وَ أَسْمَاءَ النَّبِيِّ وَ الْأَئِمَّةِ فَلَقَّنَهُ جَبْرَئِيلُ قُلْ يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مِنْكَ الْإِحْسَانُ فَلَمَّا ذَكَرَ الْحُسَيْنَ سَالَتْ دُمُوعُهُ وَ انْخَشَعَ قَلْبُهُ وَ قَالَ يَا أَخِي جَبْرَئِيلُ فِي ذِكْرِ الْخَامِسِ يَنْكَسِرُ قَلْبِي وَ تَسِيلُ عَبْرَتِي قَالَ جَبْرَئِيلُ وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا الْمَصَائِبُ فَقَالَ يَا أَخِي وَ مَا هِيَ قَالَ يُقْتَلُ عَطْشَاناً [عَطْشَانَ‏] غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعِينٌ وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَانِ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ الْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ الشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي الْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ النِّسْوَانُ كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ الْوَاحِدِ الْمَنَّانِ فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ الثَّكْلَى[1]، این دعایی است که نوعاً همه‌ی ما با آن آشناییم و همواره این دعا را می‌خوانیم، با توجه به آنچه که در این دعا گفته شد و توجه به روایتی که در این زمینه آمده‌است و اینکه روضه‌خوان حضرت حسین‌بن علی(علیه السلام) سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله جبرئیل است، مستمع و گریه کننده حضرت آدم(علیه السلام) و نشان دادن فضیلت گریه و اشک بر ابا عبدالله است.

در تفسیر آیه‌ی شریفه ی فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ [2]؛ دارد  که آدم(علیه السلام) از خدای خود کلماتی آموخت؛ که آن کلمات باعث پذیرفته شدن توبه‌ی حضرت آدم شد. مضمون آیه این است که حضرت آدم با آموختن کلماتی از خداوند متعال و دریافت این اسماء، توفیق توبه را به دست آورد، تا طلب آمرزش کند، وقتی جملات را گفت خداوند کریم، او را مورد آمرزش، عفو و بخشش قرار داد.

در روایت درّ المنثور این آیه اینگونه آمده است که حضرت آدم بر پایه‌ی عرش اسامی پیامبر و ائمه(علیه السلام) را دید. بعد جبرئیل به ایشان تلقین کرد که این عبارات را بخوان و تکرار کن:  یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَّد یا عالیُ بِحَقِّ عَلی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطِمه یا مُحسِنُ بِحقِّ الحَسَن یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَین. یا در بعضی از نسخه‌ها عبارت اینگونه است: بِحَقِّ الحَسَن وَ الحُسَین وَ مِنکَ الاِحسان. مضمون این دعا هم اینگونه است که جبرئیل تلقین کرد، به حضرت آدم که یا آدم از خدا اینگونه بخواه: خدایا به حق پیغمبرت خاتم انبیاء و به حق  امیرالمؤمنین وصیّ و جانشین و خلیفه‌ی پیامبر و به حق دخترشان فاطمه‌ی زهرا(علیها السلام) و دو فرزندشان امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و جود، کرم و بخشش از آن توست مرا ببخش.  حضرت آدم(علیه السلام) چون نام امام حسین را بر زبان جاری کرد نا خود آگاه اشکش جاری شد و قلبش شکست، گفت: ای برادر جبرئیل، چرا من نام چهارم نفر از این بزرگواران را بردم، منقلب نشدم، قلبم نشکست، اما تا نام پنجمین آنها را می‌برم، قلبم می‌شکند و اشکم جاری می‌شود، سرّ این مطلب چیست؟ چه تفاوتی بین این پنج نفر هست؟ که من نام پیامبر را می‌برم آرامم، اما تا نام حسین را می‌برم تمام بدنم می‌لرزد، و قلبم تکان می‌خورد و اشکم جاری می‌شود، قلبم دچار هیجان و شکست می‌شود، در اینجا جبرئیل امین شروع می‌کند به روضه‌ی امام حسین خوان.  

خوشا به حال آنهایی که روضه خوان حضرت ابا عبدالله هستند و خوش به حال آنهایی که اشک ماتم در مصیبت و فقدان این امام عزیز می‌ریزند و خوش به حال آن روضه‌خوان و شنونده‌ی روضه‌ای که عارف به حق حسین است و فلسفه‌ی قیام ابا عبدالله را درک می‌کند و اشک و ناله‌ی او به معنای شناخت و عرفان و تشخیص فلسفه‌ی قیام امام حسین(علیه السلام)  و عمل کردن به فرامین امام حسین(علیه السلام) و اهداف مقدس ابا عبدالله است.

حضرت جبرئیل امین روضه را شروع کرد، عرض کرد که این فرزند تو حسین به مصیبتی مبتلا می‌شود، که همه‌ی مصیبت‌ها در مقابل آن کوچک است، حضرت آدم سؤال کرد چه مصیبتی است که همه‌ی مصیبت‌ها در مقابل آن کوچک‌اند؟ جبرئیل خطاب به آدم گفت: ... این فرزند تو را با لب تشنه، غریب، تنها و بی‌کس می‌کُشند و حال آنکه برای او هیچ یاور و معینی نمی‌ماند، ای آدم! اگر او را ببینید در حالی که می‌گوید: وا عَطَشی... و ای آدم اگر این حسین‌بن علی‌بن ابی‌طالب که از نسل تو و از دودمان تو و از فرزندان توست و او را در حالتی ببینی که از شدت تشنگی در هوای گرم و فضای طاقت فرسای کربلا فریاد می‌زند و از تشنگی می‌نالد و از کمی یاور و یار صدایش بلند است، تشنگی به قدری مسلط بر او و یاران و اصحاب او شده‌است؛ که مثل دود فضای بین او و آسمان را تیره کرده و کسی جوابش را جز با ضربه‌ی شمشیر و جسارت و اهانت نمی‌دهد و در چنین وضعیتی او را ذبح مي‌كنند و از قفا می‌کشند، دشمنان اموال او را به غارت می‌گیرند، سر او و یارانش را به همراه اهل بیتش در شهرها و کوچه و بازار می‌گردانند؛ که اینگونه در علم خداوند منان گذشته‌است؛ هرچه جبرئیل بیان می‌کرد این مطالب را هم خود جبرئیل و هم حضرت آدم مثل مادری که جوانش مرده است؛ اشک می‌ریختند و گریه می‌کردند. این مصیبت بسیار بزرگ است و عظیم و فضائل بی‌شماری هم بر این اشک‌ها و ناله‌ها نهفته است، که إنشاءالله در جای خودش عرض خواهد شد.

وَ السَّلاَمُ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُ الله.



[1]. بحارالأنوار : ج 44، ص 245، باب 30.

[2]. سوره مبارکه بقره : آیه 37.

 

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه