• ایران
  • شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳
دعاى روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان باشرح وتفسير
تالیفات

دعاى روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان باشرح وتفسير

دعاى روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْر.ِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ. واقْبَلْ مَعاذیری. وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْر.ِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین..

خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را. وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى .به آسانى وبپذیر عذرهایم .وبریز از من گناه. وبارگران را. اى مهربان به بندگان شایسته خویش..

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْر

در اينكه چرا در روز بيست و هفتم از خدا درخواست مي كنيم كه فضيلت شب قدر را به مامرحمت كند چون يك احتمال براي شب بيست و هفتم در روايات بيان شده است كه شب قدر باشد.

كساني هستند كه تمام ماه رمضان را عبادت مي كنند براي درك شب قدر كساني هم 365 روز را در سال عبادت مي كنند براي درك فضيلت شب قدر اما شب و روز بيست و هفتم آخرين اميد براي درك اين فضيلت است براي عقب مانده ها.

گوشه هائي از فضائل شب قدر عبارت است از:

1.      آمرزش همه گناهان، طبق روايت رسول خدا(ص)

2.      شب برترين شبهاي سال است

3.      شب نزول قرآن است

4.      عبادتش برابري مي كند با 84 سال عبادت

5.      درهاي رحمت الهي باز است

6.      شب عبادت همه انبياء و اولياء است.

7.      ساعاتي است كه هم نوا با امام زمان (عج) و حجت خدا هستند دعا کنندگان

8.      فضيلتش مستقيم از ناحيه حضرت رب الاربات در قرآن امده است.

9.      همه انبياء و اولياء و ائمه بر فضيلت آن گواهي داده اند.

10.  شب تعيين سرنوشت است به اراده و مشيت پروردگار متعال.

حال در دعاي امروز همه فضائل شب قدر كه ا ینها گوشه اي از آن است در خواست مي شود.

سخت ترين خسارت دنيا آن است كه شب قدر با اين عظمت بگذرد و كسي آمرزيده نشود.

خداوند قادر است كه همين عمل كوچك شب قدر را آن قدر بزرگ كند كه انشاء الله اعمال بد مارا تحت الشعاء قرار دهد. كه اين را از امام باقر آموخته ايم كه فرمودند خداوند اعمال ريز بندگان را اگر صالح باشد عظمت و بزرگي مي بخشد و اعمال بد را طبق مقدار خود همان عمل محاسبه مي كند.

بهترين راه درك شب قدر مواظبت بر اعمال است كه پرونده بخوبي بسته شود نكند خداي نا كرده وقتي پرونده عمل ما را در اين ما ه محضر امام زمان(عج) ببرند حضرت صورت مباركشان را بر گردانند پرونده را مطالعه نكنند كه اگر چنين شود فضيلت شب قدر بدست نمي آيد.

وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ.

 عسر و يسر بنوعي لازمه زندگي است از يك طرف و از طرف ديگر لازم ملزوم هم هستند البته  قصدما بر اين نيست كه عسر و یسر از نظر لغت و اصطلاح مورد مداقه قرار گيرد اما ظاهرا تا عسر نباشد يسري نخواهد بود و هر يسري نتيجه عسري است و بشر با هر دو مقوله سر و كار دارد و در زندگي روزمره عموما و در مسائل عبادي بطور خاص با آن مواجه است.

پيامبر گرامي اسلام(ص) توصيه مي فرمايندكه در هر دو مورد يعني هم در عسر و هم در يسر بايد تقوي الهي پيشه كرد.

يعني اين تقوي الهي است كه عسر را سهل مي كند و تبديل به يسر. وقتي تقوي بود خود به خود سختي ها به آساني مبدل مي شود.

من از درمان و درد وصل و هجران                پسندم آنچه را جانان پسندد

گفتند برده اي را خواست كسي بخرد از برده ها سوال مي كرد كه مثلا شما چقدر غذا مي خوري، چقدر از روز را مي خوابي، چقدر حاضري كار كني، چه نوع كاري مي كني.

هر كدام يك جوابي مي دادند نمي خريد و رد مي شد يك برده ضعيف بود و لاغر اندام از او همان سوالات را پرسيد .برده به خریدارگفت. من هر چه مولا و آقايم فرمان دهد همان را انجام مي دهم. هرمقدار اجازه خردن داد میخورم هرقدر توقع کار داشت کار می کنم.بدون اجازه مالک نمی خوابم ..او را خريد  .مولا بنده اي را مي خرد كه در سختي و راحتي مطيع مولا باشد.

چه مواردي مصداق عسر و حرج دارند و سختي بر آنها اطلاق مي شود و چه مواردي يسر و راحتي بر آن ها اطلاق مي شود.

مسائلي از قبيل:

1.      شرائط جنگي در كشور

2.      عدم امنيت

3.      اسارت و بردگي

4.      فقر و تنگ دستي

5.      مريضي و عدم سلامت جسم

6.      ناراحتي روحي و رواني و استرس

7.      جهل و بي سوادي و يا مواجه با جهال و كج انديشان

8.      مشكلات محيطي اعم از مسكن، آب و هوا

9.      جدائي و فراق دوستان و احباء و غربت و دوري از خانواده

10.  اشتغال به امور مشكل و سخت و كار و تلاش هاي بيهوده و طاقت فرسا و بدون نتيجه

11.  شكست هاي عاطفي، مادي و اجتماعي

12.  همسايه بد و مراودت فاميلي مضر

13.  فرزند غير صالح و مزاحم

14.  زشتي اندام و ظاهر و عدم زبيائي و جمال

15.  عدم امنيت در خانه و خانواده و ظن و گمان بد و وسواس هاي متداول و روزمره

16.  عدم نزولات آسماني و در نتيجه تحمل مشكلات

17.  مرگ ناگهاني عزيزان و مرگ مفاجات

18.  زلزله، سيل طوفان و بلاياي طبيعي

19.  انجام گناه و در نتيجه واگذاري خداوند فرد را به خودش

20.  فاصله گرفتن از اولياء الهي و در نتيجه گم كردن صراط مستقيم

و البته رهائي از آنچه گفته شد و بر طرف شدن آن و آنچه بر عکس موارد فوق است همان يسر است كه ما از خدا مي خواهيم. البته طبق آيه شريفه قرآن خداوند سختي را براي بشر دوست ندارد خداوند اراده كرده است كه بشر در راحتي باشد.

ابر و باد و مه و خورشيد و فلك همه تلاش مي كنند كه انسان آسوده باشد.

يُريدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْرَ . آیه شریفه قرآن اشاره به درخواست حضرت موسی را دارد که در مأموریت دعوت فرعون خواست .گفت رب اشرح لی صدری و یسّر لی امری.که خداوند به وی شرح صدر و سینه فراخ دهد و کار وی را سهل و آسان گرداند. 

 واقْبَلْ مَعاذیری.

قبول عذر و تقصیر خود این ادب کردن مهم است که انسان از خدا طلب پذیرش معذرت را داشته باشد .وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ. اصحاب لغت معاذیر را جمع معذرت و از مفهوم بهانه تراشی و پرده پوشی و یاد آوری موانعی که اجازه رسیدن به هدف را نمی دهد .مثل آیه شریفه لو القی معاذیره که مراد بهانه تراشی بعضی افراد در صدر اسلام است .البته در این فراض از دعا مراد همان عذر خواهی وتقاضای عفو است که درحقیقت همان مفهوم را دارد .یعنی خداوند بپوشاند بدی بنده را وعذر او را بپذیرد. و چه خوب است که تا انسان مرتکب نافرمانی شد در صدد عذر خواهی برآید که دیر نشود چرا که دارد که فردای قیامت روزی است که معذرت خواهی فایده ندارد .در سخن گران بهايی از لسان حضرت امام حسین ع هست که تفاوت مومن ومنافق را مطرح می فرمایند امام ع میفرمایند مومن کار خلاف نمی کند که معذرت خواهی کند بر عکس منافق که مرتب خلاف میکند ومرتب عذر خواهی می کند . مرتکب نشدن به جرم و خطا. بهتر از عذرخواهي است. چنان که حضرت علي ع مي‌فرمايند: .بي‌نيازي از عذرخواهي.گرامی تر از عذرخواهي است. بنابراين انسان نبايد کاري کند که مجبور به پوزش باشد. پيامبراکرم (ص) مي‌فرمايند.

اياک و ما تعتذر منه؛ فان فيه الشرک الخفي .از کاري که به سبب آن پوزش بخواهي.دوری کن زيرا در اين کار شرک پنهان.است. يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً.. اللَّهُمَّ (إِلَهِي) فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي‏. خداى من اينك پس از كوتاهى در عبادت و زياده‏روى در خواهشهاى نفس عذرخواه،پشيمان،شكسته‏دل،جوياى گذشت‏ طالب آمرزش، بازگشت ‏كنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه، بی آنكه گريزگاهى از آنچه از من سرزده بيابم و نه پناهگاهى كه به آن رو آورم‏ پيدا كنم،جز اينكه پذيراى عذرم باشى

وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْر.

حط یعنی کم کردن. سبک کردن .پایین اوردن. وکاستن از سنگینی .که درایجا مراد همان کم کردن سنگینی بار گناه و وزر و وبال است. وذنب عبارت ازان افعالی است که انجام دادن ان  ذشت شمرده شده وبرای مر تکبینش کیفر تعیین شده درکتب لغت اینگونه معنی کردن .تقصیر.بزه گناه.جرم. معصیت .

وزر بمعنی بار سنگین.یاهمان سنگینی معصیت معنی شده است  وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی هیچ گناهکاری گناه دیگری رامتحمل نمی شود.درایجا فرموده هیچ گناهکاری گناه دیگری را بعهده نمی گیرد .یعني خودش بار سنگین دارد سنگین ترش نمی کند . مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا. هر كس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر كس بيراهه رفته تنها به زيان خود بيراهه رفته است و هيچ بردارنده‏اى بار گناه ديگرى را بر نمى‏دارد و ما تا پيامبرى برنينگيزيم به عذاب نمى‏پردازيم

یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

 وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ و خدا نسبت به بندگان مهربان است. کدام بنده وبا چه ویزگیهايی مورد رافت الهی قرار میگیرد. قطعا صالحین. بسراغ قرآن می رویم تا ببنیم قرآن نظرش درباره صالحین چیه.

 یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحینَ. به پروردگار و قیامت ایمان آورده، دیگران را به نیکی­ فرمان داده و از زشتی باز می‌­دارند و در هر کار خیری شتاب می‌­کنند و آنان از صالحان‌اند..در سوره نساء میفرماید .

 وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا.. و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.در جای دیگری اینگونه مطرح می فرمایند

 وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ. و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده‏اند البته آنان را در زمره شايستگان درمى‏آوريم. ایمان .عمل صالح .اطاعت از خدا ورسول .انبیائ شهدا. عباراتی است که قران برای صالحین بکار برده است .

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ. و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏فروشد و خدا نسبت به [اين] بندگان مهربان است. استفاده بشر از رافت خداوند همیشه گی است .استمرار دارد وخدا نکند که قطع شود

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِيمٌ. و اگر فضل و رحمت‏خدا بر شما نبود و اينكه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختى در انتظارتان بود. خداوند طبق آیه شریفه و سایر آیات که بیش از هشت آیه خودش را رئوف معرفی می کند.

ازپیامبر اکرم ص  بعنوان رئوف یاد شده است حضرت رضا ع را امام رئوف می خوانیم . رئوف اینگونه هم معنی شده که بارحمت فرق میکند رافت بر انسان نیاز مند . ولی رحمت عام است . دردعای کمیل این گونه با خدارا مناجات.. می کنیم که . اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي‏

خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف‏ بنگر، خدايا، پروردگارا جز تو كه را دارم تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم.

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه