در محضر حضرت پيامبر أكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) .
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم ) عَلَيْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لَا يَزِيدُ الْعَبْدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوْا يُعِزَّكُمُ اللَّهُ [1].
بحث چهل حدیث از زمان گذشته در بین علماء و فقهاء و دانشمندان شیعی معروف و مشهور بوده است، روایتی در این زمینه نقل شده است؛ که اگر کسی چهل حدیث را حفظ کند، فردای قیامت فقیه وارد محشر می شود؛ بر این اساس چهل حدیث را از چهارده معصوم بزرگوار انتخاب کردیم، که در طی چند جلسه إن شاء الله بیان می کنیم، تا به این روایتی که برای حفظ چهل حدیث؛ أهمیت قائل شده است، عمل کرده باشیم و هم بتوانیم کلمات گُهَربار ائمه معصومین (ع) در باره معارف دینی مان را بیاموزیم .
ابتداءً از پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد (صلي الله عليه وآله وسلم ) آغاز می کنیم و برای تبرک و تیَّمُن، این حدیث را از ایشان نقل کردیم، که می فرمایند : بر شما باد به عفو و گذشت، یکدیگر را عفو کنید، از تقصیر یکدیگر بگذرید؛ زیرا عفو و گذشت، بر عزّت بندگان خدا می افزاید، لذا عفو را سر لوحه کار خود قرار دهید، تا خدا شما را عزیز بدارد، عفو و گذشت از جانبِ شما سبب می شود که خداوند، به شما عزّت و عظمت، عنایت کند .
قال رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم ) : مَا كَادَ جَبْرَئِيلُ (ع) يَأْتِينِي إِلَّا قَالَ يَا مُحَمَّدُ اتَّقِ شَحْنَاءَ الرِّجَالِ وَ عَدَاوَتَهُم[2].
در حدیث دوم، پیامبر گرامی اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) می فرمایند : هر وقت جبرئیل بر من نازل می شد، می گفت : یا محمد از کینه و دشمنی مردم بپرهیز؛ یا به عبارت دیگر؛ زمانی نبود، که جبرئیل بر من نازل شود و موضوع پرهیز از کینه و دشمنی و عداوت، را مطرح نکند .
قَالَ رَسُولُ الله (صلي الله عليه وآله وسلم) : ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٌ لَا شَكَّ فِيهِنَّ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ وَ دَعْوَةُ الْمُسَافِرِ وَ دَعْوَةُ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ[3] . در سخن دیگری پیغمبر أکرم می فرمایند : بدون شک سه دعا در پیشگاه خداوند، مستجاب می شود : یکی دعای مظلوم است، اگر کسی مظلوم واقع شود و دعا کند، دعای او به إجابت می رسد، دیگری دعای مسافر است، شخص مسافر هم اگر دعا کند، خداوند دعای او را به إجابت می رساند و سومین دعایی که به إجابت می رسد، دعای پدر در حق فرزندان است، خداوند متعال؛ دعای پدر را در حق فرزندان؛ به إجابت می رساند .
قَالَ رَسُولُ الله (صلي الله عليه وآله وسلم ) : الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ فَهُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ [4]. باز سخن دیگری است از رسول گرامی اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) که بسیار روایت زیبایی است، پیرامون بحث إمامت و ولایت ائمه (ع) که پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین می فرمایند : پیشوایان، رهبران و ائمه دین بعد از من دوازده نفرند، اولین آنها تو هستی، و آخرین شان قائم (عج) است؛ که پیامبر در این سخن بحث امامت را مطرح می کنند و ائمه أطهار را معرفی می کنند، البته در روایات دیگری حتی با نام های ائمه بزرگوار، می برند و آنها را به جهانیان معرفی می کنند .
سخن دیگری که از پیامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم ) بیان می شود؛ ایشان می فرمایند : الْكَلَامُ ثَلَاثَةٌ فَرَابِحٌ وَ سَالِمٌ وَ شَاجِبٌ فَأَمَّا الرَّابِحُ الَّذِي يَذْكُرُ اللَّهَ وَ أَمَّا السَّالِمُ فَالسَّاكِتُ وَ أَمَّا الشَّاجِبُ فَالَّذِي يَخُوضُ فِي الْبَاطِلِ[5] . ایشان إبتداءاً؛ انسان ها را به سه دسته تقسیم می کنند، انسان ها سه گونه اند: یک دسته از انسان ها در زندگی، از عمرشان سود می برند، از همسر، فرزندان، شغلی که دارند، دانش و هنری که خداوند به آنها عنایت کرده است، از موقعیت های اجتماعی، بهره می برند؛ در مجموع زندگی آنها هم برای جامعه سودمند است و هم برای خودشان، باعث سربلندی خودشان در دنیا و آخرت هستند و تمام این منافع در جهت رضای خداوند و در جهت خدمت به دین خداست، ایشان کسانی هستند، که یاد خداوند را هیچگاه فراموش نمی کنند .
گروه دوّم؛ کسانی هستند، که سالمند؛ و ایشان أهل سکوت اند؛ یعنی در آن جایی که لازم است، سخن می گویند، اهل پرحرفی و بذله گویی و چرند گویی نیستند؛ و در زمان نیاز، لب به سخن باز می کنند و در غیر آن ساکت اند، آنها که ساکت اند، زیانی به دیگران نمی رسانند ولو که سود مادی را هم خودشان نبرند، مثل درخت هایی هستند که میوه نمی دهند، اما سرسبز و سالم هستند .
سومین دسته کسانی هستند که تمام هدف شان رسیدگی به مادیات و لذایذ مادی و دنیایی است؛ فکر مادی دارند، در مسیر باطل حرکت می کنند؛ حاضر نیستند که مسیر صحیحی را طی کنند .
ظاهراً کسی نزد پیامبر اکرم آمد و فرمود : مرا راهنمایی کنید که به بهشت راه پیدا کنم، پیغمبر (صلي الله عليه وآله وسلم ) اینگونه او را راهنمایی کردند[6] : فرمودند : اگر می خواهی وارد بهشت بشوی، گرسنه ها را سیر کن، تشنه ها را سیراب کن، مردم را به کار نیک و شایسته هدایت کن، جامعه را از کار زشت بازدار و اگر این کارها را نمی توانی انجام دهی، پس زبانت را جز از سخن خیر کنترل کرده و نگهدار.
روایات متعددی از پیامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم ) رسیده که همه آنها آموزنده هستند. این سخن پیامبر را دقت کنید؛ ایشان می فرمایند: لَيِّنُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَ وَ لِمَنْ تَتَعَلَّمُونَ مِنْهُ [7] .
هم به معلم و هم به شاگرد، به هر دو اینگونه آموزش می دهد که با کسی که به او دانش می آموزید و با کسی که از او دانش فرا می گیرید، ملایم و با أدب برخورد کنید؛ یعنی هم نسبت به شاگرد، و هم نسبت به استاد باید ملایم و نرم باشید و ادب و إحترام را نسبت به شاگرد و معلمش حفظ کند .
در سخن دیگری می فرمایند[8] : سَائِلُوا الْعُلَمَاءَ وَ خَالِطُوا الْحُكَمَاءَ وَ جَالِسُوا الْفُقَرَاءَ . چقدر پیامبر (صلي الله عليه وآله وسلم ) زندگی را قشنگ ترسیم می کنند، از دانشمندان سؤال کنید، وقتی که دانشمندی را دیدید، إبایی نداشته باشید از اینکه سؤالاتتان را بپرسید، با فرزانگان و فهمیدگان و عقلا سخن بگویید، از آنها چیزی یاد بگیرید، با فقیران نشست و برخاست کنید که دلشان نشکند و همنشینی با فقرا شما را به فیض می رساند و آنها را به دلخوشی .
در سخن دیگری می فرمایند: لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْ مَاكَرَه[9]؛ از ما نیست کسی که با مسلمانی تقلّب کند یا به او زیان برساند یا نسبت به او حیله کند.
وَ السَّلاَمُ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُ الله.
[1] . أصول كافي : ج 2 ، ص 108، حدیث 5 .
[2] . أصول کافي : ج 2 ، ص301 ، حدیث 9 .
[3] . مستدركالوسائل : ج 5 ، ص256 ، باب 49، حدیث 2 .
[4] . منلايحضرهالفقيه : ج4، 179 ، حدیث 30 .
[5] . بحارالأنوار : ج90؛ ص165؛ باب 1 . محجة البیضا : جلد5، صفحه 195 .
يَا هِشَامُ الْمُتَكَلِّمُونَ ثَلَاثَةٌ فَرَابِحٌ وَ سَالِمٌ وَ شَاجِبٌ فَأَمَّا الرَّابِحُ فَالذَّاكِرُ لِلَّهِ وَ أَمَّا السَّالِمُ فَالسَّاكِتُ وَ أَمَّا الشَّاجِبُ فَالَّذِي يَخُوضُ فِي الْبَاطِلِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَاحِشٍ بَذِيٍّ قَلِيلِ الْحَيَاءِ لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ فِيهِ وَ كَانَ أَبُو ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ يَا مُبْتَغِيَ الْعِلْمِ إِنَّ هَذَا اللِّسَانَ مِفْتَاحُ خَيْرٍ وَ مِفْتَاحُ شَرٍّ فَاخْتِمْ عَلَى فِيكَ كَمَا تَخْتِمُ عَلَى ذَهَبِكَ وَ وَرِقِكَ .
بحارالأنوار : ج 1 ؛ ص 149 ؛ باب 4 .
[6] . محجه البيضاء : ج 5 ؛ ص 195 .
[7] . بحارالأنوار : ج100؛ ص24 ؛ باب 2 .
[8] . بحارالأنوار : ج1 ؛ ص 198؛ باب 3 .
[9] . وسائلالشيعة : ص 17 ، 283، باب 86 .
0 دیدگاه