بسم الله الرحمن الرحيم
امام رضا عليه السلام
حضرت ابو الحسن علي بن موسي الرضا عليه السلام در سال 148 هجري ودر روز جمعه يازدهم ذي قعده متولد شدند و در روز آخر ماه صفر سال 203 در سن 55 سالگي در سناباد طوس بدست مامون خليفه عباسي به شهادت رسيدند. مراسم شهادت آن حضرت در آستان خراسان وسراسر جهان نيز در همين تاريخ برگزار مي شود.
پنج سال هم عصر با جد بزرگوارش حضرت صادق عليه السلام بود و در سال شهادت پدر ارجمندش موسي بن جعفر عليه السلام سي و چهار سال داشت بيست سال مدت امامت آن سرور بطول انجاميد.
لقبشان رضا و كنيه آن حضرت ابوالحسن و نامشان علي بود مادربزرگوارشان تكتم ناميده مي شد بانوئي بسيار ارجمند و از نظر جلالت قدر كم نظير بود.
حضرت رضا عليه السلام در مدت پانزده سالي كه با هارون الرشيد هم زمان بودند بدون بيم و هراس آزادانه مجالس درس و راهنمائي شيعه را بعهده داشتندوشاگردان زيادي از محضر درس ان حضرت تلمذ مي كردند.البته هم در مدينه وهم در مر وخراسان وحتي در مسير هجرت ازمدينه به خراسان ومرو
از مدينه تا مرو
مأموران پس از كشتن محمد امين برادر خود در يك بحران عجيب سياسي قرار گرفت زيرا عده اي از بني عباس طرفدار محمد امين بودند آنها بمخالفت پرداختند. علوييين نيز پس از شكنجه هاي سخت و ناراحتي هاي زمان هارون نفس تازه اي پيدا نموده از اين آشفتگي استفاده كردند هر كدام در گوشه اي علم مخالفت بر افراشتند.
صاحب روضة الصفا در جلد سوم ص 153 مينويسد فضل بن سهل وزير مأمون با اينكه از جزئيات اين وقايع اطلاع داشت نمي گذاشت مأمون خبردار شود همانقدر گوشزد كرد كه. در هر گوشه اي علويين خروج كرده اند و مردم از ايشان متابعت مينمايند هرج و مرج در مجامع عربي پديدار شده بايد فكري در اين باره نمود.
بالاخره مأمون براي رفع اين آشوب و گرفتاري ابتكاري بخرج داد كه هنوز پس از قرنها بعضي از دانشمندان خيال مي كنند واقعا بواسطه تقرب بخدا و انجام وظيفه ي مذهبي اين اقدام را انجام داده است گرچه بعضي از تواريخ شاهد همين مدعاست ولي قرائن آشفتگي اوضاع و دلائل مستند و محكمي از تاريخ گواهي مي دهند كه فقط بمنظور سياسي و براي تحكيم مباني سلطنت خود اقدام بولايت عهدي حضرت رضا ع نموده
مأمون بزرگان خاندان عباسي و علوي را دعوت كرد و مورد آزمايش قرار داد فردي اصلح و افضل و ديندار تر از علي بن موسي الرضا عليه السلام پيدا نكرد از نوشته ي الفخري كه نزديك به همان زمان بوده چنين استفاده مي شود كه مأمون شخصي وجيه المله كه مورد اعتماد هر دوفرقه باشد انتخاب نموده تا عباسيين و علويين هر دو خوشحال باشند.
اكثر نويسندگان حتي طرفداران اهل سنت هم مي نويسند اين انتخاب و تفويض ولايتعهدي روي اغراض سياسي بوده.ونه امام به اين امر تمايلي داشتند ونه مامون براي دوستي با امام اين كار را كرد .بلكه هدف مامون پرده پوشي بر جنايات خودش بود اگر چه به اهدافش نائل نشد .مهاجرت حضرت رضا ع به مرو اگر چه براي خود حضرت سخت وگران تمام شد ولي براي اسلام ومسلمين از اهميت والااي برخوردار بود .درمسائل علمي وفكريتحولي شگرف بوجود امد باحضور حضرت در بخش اعظمي از جهان ان روزامام انقلاب علمي وتحول فر هنگي ايجاد كرد.سيره گفتاري وكرداري حضرت بهترين شاهد مدعاست نه تنها خدمات علمي بلكه اخلاق عملي امام وخدمات اجتماعي وسبك زندگي وبرخورد با اطرفيان همه در نشر معارف واموزه هاي اسلام ماثر افتاد وامام در جامعه اسلامي دگر گوني ايجاد كرد.
امام رضا علیه¬السلام وقتی ولی عهدی مأمون را پذیرفتند و به عنوان ولی عهد مأمون انتخاب شدند به مأمون و به دیگران گفتند که فکر نکنید که آیا این ولی عهدی یا موقعیت برای من ارزشی یا به تعبیری کسب عنوانی کرده و می¬کند من در مدینه که بودم در میان مردم محبوبیت داشتم، مردم به من مراجعه می¬کردند، آن روز در جمع مردم کارگشا و مشکل گشای مردم بودم و نفع من آنجاست ولی عهدی برای من نفعی ندارد ولی عهدی را به اجبار و الزام و بر مبنای شرایطی خاص پذیرفتم.
ائمّه¬ی ما و اولیاء الهی آنچه که مصلحت اسلام و مصلحت تشیع و دین باشد بر مبنای آن عمل می¬کردند خواسته¬های شخصی و امیال شخصی خدای نکرده ذره¬ای در وجود این¬ها معنا و مفهومی نداشت لذا می¬فرمایند انتخاب ولایت عهدی یا پذیرش ولایت عهدی برای من ارزش خدماتی را که در مدینه می¬کردم یا خدماتی که به مردم انجام بدهم ندارد. من در آنجا کارگشا و مشکل گشای مردم بودم، امروز هم اگر بدانم می¬توانم مشکلی از مشکلات مردم را حل کنم، این برای من شیرین و لطیف است امام می¬فرمایند ولی عهدی برای من به اندازه¬ی یک خدمتی که به یک انسان گرفتاری در مدینه می¬کردم ارزش ندارد یعنی ولی عهدی پشیزی نمی¬ارزد و خدمت به خلق، عزیز و بزرگ است.
امام رضا(ع)فرمودند: عونک للضعیف افضل من الصدقه؛ کمک به ناتوان بهتر از صدقه دادن است.
امام رضا(ع) در جایی دیگر تأمین زندگی دیگران و کمک به نیازمندان را زندگی ایده آل معرفی کر
ده و می¬فرمایند: بهترین و نیکوترین زندگی از آن کسی است که زندگی دیگران در کنار زندگی او تأمین شود دین اسلام گره گشایی را عام می¬شمارد لذا رسول خدا(ص) می¬فرمایند.
رأس العقل بعد الدین التودد الی الناس و اصطناع المعروف الی كل بر و فاجر؛ بشر دوستی و نیكی به مردم، اعم از درستكار و گناهكار، سرآمد تمام كارهای عاقلانه است.
امام حسین(ع) می¬فرمایند:
انّ حوائج النّاس الیكم من نعم الله علیكم فلا تملّوا النّعم
همانا نیازمندیهای مردم به شما از نعمت¬های خدا بر شماست، بنابراین، از این نعمت¬ها خسته نشوید.
گاهی خود اتفاقات زمینه ساز کمال انسان می¬شود. دنیای امروز، دنیای تنها زندگی کردن نیست. دنیا را در قالبی محدود خلاصه نکنیم. دنیا دیروزی داشته است امروزی دارد و فردائی خواهد داشت. علم به اینکه نه غم¬ها ابدی هستند و نه شادی¬ها ابدی هستند، جزء سیره¬ی ائمّه و اهل بیت علیهم السلام است.
سیره¬ی امام رضا علیه السلام را وقتی مطالعه می¬کنیم بعد از شهادت پدر بزرگوارشان مولا موسی بن جعفر¬(ع) و سخت گیری¬هائی که از ناحیه¬ی خلفاء، چه هارون و چه در دوران مأمون برای امام پیش آمد و سفرشان به خراسان و اتفاقات بسیار سنگینی که چه قبل از سفر و چه در طی سفر اتفاق افتاد بیانگر این است که زمان را به خوبی مدیریت کردند. حوادث و اتفاقات را به خوبی مدیریت کردند. سختی ها و شیرینی ¬های زندگی را به خوبی به دست گرفتند. و با تسلط کامل بر همه¬ی زمان و مکان¬های مختلف صبورانه از حوادث به خوبی و موفقیت عبور کردند و آینده¬ای زیبا را ترسیم کردند.
ببینید با همه¬ی این سختی¬ها به گونه¬ای امام(ع) زمان را مدیریت کردندکه محبوبیت امام را در مدینه بوضوح مشاهده می¬کنیم و با وجود اینکه امکان خبررسانی در آن زمان ضعیف و یا در حد صفر بوده است اما مشاهده می¬کنیم آوازه¬ی امام مرزها را درنوردیده و تا خراسان و روم هم رسیده است. اتفاقات مسیر راه امام (ع) از حجاز تا خراسان به خوبی در تاریخ مشاهده و بیانگر مدیریت صحیح امام است. اینکه انسانهای باسواد و دانشمندی ساعت¬ها وقت صرف می¬کنند تا به انتظار بنشینند و امامشان را ببینند و یک جمله¬ی مفیدی را از امامشان ثبت و ضبط کنند که در قضیه¬ی آن، حدیث و سخن معروف در نیشابور، ما مشاهده می¬کنیم این مدیریت صحیح زمان و مدیریت صحیح مکان و حوادث است.
شخصى به نام عباس به محضر امام رضا عليه السلام مشرف شد و درباره شيوه صحيح مصرف در خانه و هزينه زندگى همسر و فرزند و ساير شؤون سوال كرد، حضرت رضا عليه السلام در پاسخ فرموند: بايد مصرف تو به گونهاى باشد كه بين دو كار ناپسند (اسراف و سختگيرى) قرار گيرد.
عباس پرسيد: منظورتان از اين سخن چيست؟ فرمود: آيا سخن خدا در قرآن را نشنيدهاى كه اسراف و سختگيرى را ناپسند مىشمرد و (در وصف بندگان ممتاز خداوند) مىفرمايد:
وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا.
بندگان خاص خداوند رحمان كسانى هستند كه هرگاه انفاق كنند، نه اسراف كنند و نه سختگيرى، بلكه ميان دو (حد اعتدال) را مىگيرند. بنابراين، درباره معاش و هزينه زندگى اعضاى خانواده، در خريد و مصارف، ميانه رو باش.
عَن أبي الحَسَن عَليهِ السَّلام في قَولِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: «وَ كانَ بَينَ ذلِكَ قَواما» قَالَ: اَلقَوام هُوَ المَعروفُ عَلي المُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلي المُقتِرِ قَدَرُه مَتاعاً بِالمَعروفِ حَقّاً عَلَي المُحسِنين.
سیره¬ی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بر این بود که اگر خرمائی محضر آن حضرت می¬آوردند خرما را که میل می¬کردند موردی دیده شد که هسته¬ی خرما را در دستان مبارک-شان نگه داشتند جایی به گوسفندان رسیدند و این هسته¬ی خرما را به گوسفندان دادند تا گوسفندان بخورند یعنی سیره¬ی اهل بیت و روش اهل بیت علیهم السلام در صرفه جویی¬ها سیره و روشی است که در همه¬ی جوامع بشری کاربرد دارد و نیاز خصوصاً امروز جهان است.
اگر در کشوری اگر در منطقه¬ای، اگر در محدوده¬ای نیاز به بعضی از امکانات نیست قطعاً در گوشه¬ی دیگری از جهان همین مقدار غذا، همین مقدارآب، همین مقدار میوه حیات و جان انسانی بستگی به آن دارد.
در زندگی این امام بخش¬های مختلفی را نقل کردند از محبت به فرزندان برادران و خواهرانشان و خاندان موسی بن جعفر و خاندان بنی هاشم لذا می¬بینیم که بعد از اینکه امام به خراسان مشرف می¬شوند سیل عظیمی از بنی هاشم برای ملاقات حضرت رضا به سمت خراسان حرکت می¬کنند که این خود البته در جای خودش قابل بحث است و امروز امام زاده¬های زیادی که ما در سطح کشور داریم برگرفته از این مطلب است که آنقدر امام در دوران حظورشان در مدینه¬ی منوره به این سادات جلیل القدر و به فرزندان موسی بن جعفر و آل هاشم محبت کردند که بعد از حرکت امام از مدینه این عزیزان دوری امام را نتوانستند تحمل کنند و همه به سمت مرو و خراسان حرکت کردند و البته بعد به دلائل مختلف به د
لیل دوری راه، مشکلات مسیر، برخورد دشمن و صعب العبور بودن مسیرها در نقاط مختلف ایران متمرکز شدند و بعضی زندگی را ادامه دادند، بعضی با خبر شدن از شهادت امام رضا علیه¬السلام دیگر به خراسان نیامدند و در جایی جای این میهن مستقر شدند که امروز امام زادگان مختلفی که در گوشه و کنار مملکت هست نتیجه¬ی آن حظور و محبت امام است.
خلاصه¬ی کلام این که امام رضا علیه¬السلام در محبت به نوجوانان و جوانان زبان زد خاص و عام بودند در وجه نام گذاری حضرت به رضا احادیثی وارد شده است، از جمله: احمد بن أبی نصر بزنطی به امام جواد(ع) عرض كرد: گروهی از مخالفان شما گمان میكنند كه مأمون پدر بزرگوار شما را رضا لقب داده، آن هم بدین جهت كه امام(ع) را برای پذیرش ولایتعهدی راضی كرده است. امام جواد فرمودند: به خدا سوگند! اینان دروغ میگویند، بلكه خدا پدرم را رضا نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند، بزنطی به امام گفت: آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. بزنطی پرسید: پس چرا تنها آن حضرت رضا نامیده شد؟ فرمودند: زیرا همان¬گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت، رضا نامیده شده است.
برخی از بزرگان در این باره نوشته¬اند: خداوند در لوح محفوظ آن حضرت را رضا نامیده و با این نام گذاری اعلام فرموده است كه: دوستان و دشمنان از حضرت راضی هستند.
طبری و دیگران می¬نویسند: بعد از ولایتعهدی امام(ع) مامون دستور داد به نام آن حضرت سکه بزنند. روی این سکه ها که الان در موزه آستان قدس است. نوشته شده:
الامیر الرضا ولیعهد المسلمین علی بن موسی.
در صلوات خاصه امام رضا هم این لقب بلافاصله بعد از لقب رضا آمده است:«اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی.
ایا عجبا منهم یسمونک الرضا وتلقاک منهم کلحه وغضون
یعنی در تعجبم ازآنها که شما را رضا می¬نامند ولی از جانب ایشان رنج¬ها و سختی¬ها به شما می¬رسد.
اگر ما به امام رضا علیه¬السلام می¬گوییم رضا یعنی شخصیت امام هدف امام، راه امام، سیره و منش امام به گونه¬ای بود که خدا و خلق، دوست و دشمن همه از او راضی بودند.
برخی از بزرگان در این باره نوشته¬اند: خداوند در لوح محفوظ آن حضرت را رضا نامیده و با این نام گذاری اعلام فرموده است كه: دوستان و دشمنان از حضرت راضی هستند.
طبری و دیگران می¬نویسند: بعد از ولایتعهدی امام(ع) مامون دستور داد به نام آن حضرت سکه بزنند. روی این سکه ها که الان در موزه آستان قدس است. نوشته شده:
الامیر الرضا ولیعهد المسلمین علی بن موسی.
در صلوات خاصه امام رضا هم این لقب بلافاصله بعد از لقب رضا آمده است:«اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی.
ایا عجبا منهم یسمونک الرضا وتلقاک منهم کلحه وغضون
یعنی در تعجبم ازآنها که شما را رضا می¬نامند ولی از جانب ایشان رنج¬ها و سختی¬ها به شما می¬رسد.
اگر ما به امام رضا علیه¬السلام می¬گوییم رضا یعنی شخصیت امام هدف امام، راه امام، سیره و منش امام به گونه¬ای بود که خدا و خلق، دوست و دشمن همه از او راضی بودند.
جمله¬ی زیبايي که موسی بن جعفر به استناد این فرمایش پیامبر اکرم درباره¬ی حضرت رضا علیه¬السلام می¬فرمایند: دانش او با نادانی مخلوط نمی¬شود. استوانه¬ای مملو از علم و حلم است یعنی وقتی که علم و حلم با هم ممزوج شد و علم با جهل مخلوط نشد این می¬شود اصل حیات و زندگی.
و در باره¬ی حضرت رضا علیه السلام با این تعبیر بیان می¬کنند که استوانه¬ای است از علم و حلم و این می¬تواند سیره¬ی آحاد افراد جامعه باشد
سید علی بن شهاب الدین همدانی نقل می¬کند:
قال رسول الله (ص) لعایشة من زار ولدی بطوس فکأنما حج مرات.
حضرت پیامبر(ص) به عایشه می¬فرماید: هرکس فرزندم علی بن موسی الرضا(ع) را در طوس زیارت کند گویا بارها حج انجام داده است.
ابو حاتم محمد بن حبان بن احمد تمیمی بستی شافعی در کتاب«الثقات» خود می¬نویسد:
علی بن موسى الرضا وهوعلی بن موسی بن جعفر بن محمدبن علی بن الحسین بن علی ابی طالب أبوالحسن مِنْ سادات أهل البیت و عقلائهم و جُلّة الهاشمیین و نبلائهم یجب أن یعْتَبر حدیثه اذا روى عنه... قد زُرْته مراراً کثیرة و ماحلَتْ بی شدةٌ فی وقت مقامی بطوس فزُرْتُ قبرُ علی بن موسى الرضا صلوات اللَّه على جده و علیه و دعوْتُ اللَّه اِزالتها عنّی إلا استجیب لی و زالَتْ عنّی تلک الشدة و هذا شئ جرّبْتهُ مراراً فوجَدْتُه کذلک، اماتَنا اللَّه على محبة المصطفى و اهل بیته صلى اللَّه علیه وسلم الله علیه وعلیهم اجمعین.
على بن موسى الرضا(ع)از بزرگان و عقلا و نخبگان و بزرگواران اهل بیت و بنى هاشم است.... من بارها قبر ایشان را زیارت کرده¬ام. زمانى که در طوس بودم، هر مشکلى برایم رخ مى¬داد، قبر على بن موسى الرضا را که درود خدا بر جد
ش و خودش باد زیارت و براى برطرف شدن مشکلم دعا مى¬کردم و دعایم مستجاب و مشکلم حل مى¬شد. این کار را به دفعات تجربه کردم و جواب گرفتم. خداوند ما را بر محبت مصطفى و اهل بیتش که صلوات وسلام خدا بر او و اهل بیتش باد بمیراند.
0 دیدگاه