• ایران
  • پنجشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۳
فلسفه قیام امام حسین ع
اخبار

فلسفه قیام امام حسین ع

بسم الله الرحمن الرحیم
فلسفه قیام امام حسین
1-امر به معروف ونهی از منکر
حضرت امام حسين ع فرمودند اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب ع
هدف من امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا ص و پدرم علی ابی طالب است.
امر به معروف و نهى از منكردر تمامى اديان ابراهيمى مطرح و وظيفه تمامى پيامبران، رسولان، ائمه (ع) و مؤمنان مى‏باشد. اين مسأله يك وظيفه شرعى و فقهى صرف نيست بلكه ملاك، معيار و در واقع علت فرستادن رسولان الهى است زيرا عالم مادى، عالم اختلاط خوبى‏ها و بدى‏ها، حق و باطل، خوش‏آيندها و بدآيندها، ظلمت و نور، فضايل و رذايل است
با توجه به اینکه به ماه محرم و ایام عاشورا نزدیک می شویم و با توجه به اینکه در قضایایی که در محرم و عاشورا اتفاق افتاد اثراتی بود که توانست 14 قرن جامعه ای را به دنبال خود ببرد و هادی و مرشد جوامع بشری باشد. واقعه کربلا و قیام اباعبدالله اگر چه به ظاهر در آن روز درخششی آنچنانی که پیروزی را در لحظه اولیه قیام نشان بدهد نداشت و امام در بیانشان می فرمودند من وظیفه ام امربه معروف و نهی از منکر است و وظیفه ام اصلاح امت اسلامی است و اصلاح امت جدم رسول الله یعنی به تعبیر ساده تر به فرموده امام خمینی (ره) انسان مامور به وظیفه است نه به نتیجه. وظیفه را امام آن روز در این تشخیص دادند که برای امر به معروف و نهی از منکر  به  قیام کنند انی ارید عن آمر بالمعروف و نها عن المنکر
در یک مقطعی امام حسین (ع) قرار گرفته بودند که حکام جامعه حکام جور بودند و این حکام جور و ظلمه برای پوشش دادن ظلم خود و برای پوشش خطاها و عصیانهای خود می خواستند از محبوبیت و موقعیت حضرت به نفع خود بهره ببرند و حضرت را وارد حوزه حکومتی و مدیریتی خود کنند. یکی از اهداف قیام امام حسین (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود. امر به معروف و نهی از منکر در هر مقطع زمانی که نیاز باشد باید از سوی آحاد مسلمانها و جامعه اسلامی عملی شود امر به معروف  زمان و مکان و جغرافیا نمی شناسد هر زمان و هر مکانی که لازم بود امر به معروف شود و یا منکری نهی شود هم امام جامعه اسلامی موظف به عمل است و هم پیروان امام باید نسبت به این امر اقدام و قیام کنند پس یکی از دلائل قیام ابا عبدالله، امر به معروف و نهی از منکر

2-اصلاح امت
اِنِّی لَم اَخرُجُ اَشِراً وَلا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَلا ظَالِمَاً وَ اِنَّمَا خَرجتُ لِطَلَبِ الا صلَاحَ فِی اُمَةِ جَدِّی لذا امام وقتی می خواستند از مدینه به سمت کربلا حرکت کنند یکی از دلائل قیامشان را این فرمودند خرجت لطلب الاصلاح لامت جدی رسول الله یا در خروجی شهر مکه این را فرمودند. در مدینه فرمودند ان .... هیهات من الذله یعنی حاکم جامعه که فردی جنایتکار و ظالم است من را به دعوت به خود نموده یا باید با او بیعت کنم یا برای قیام و انقلاب آماده شوم و هیهات من الذله فرزند رسول خدا تن به ذلت و زیر بار ظلم رفتن و بیعت با یزید را نمی دهد لذا می توان از فرمایشات امام حسین این گونه بهره گرفت
فلسفه دوم قیام که از بیان امام حسین (ع) مشخص است
خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی رسول الله ص
این خروج من عشرا و بطرا نیست بلکه من خارج می شوم برای اصلاح امت جدم رسول الله. می روم تا جامعه اسلامی را از ذلت و عدم استقلال و از پرتاب شدن به دامن کفر و استکبار نجات دهم و جامعه ای آزاد و مستقل سرافراز بسازم این دو هدف
3-مبارزه با ظلم وجور
هدف و فسلفه سوم که از کلام امام می توان درک کرد حاکم ظالم است که اشاره کردند ان الدعی یا بن الدعی... یک انسان ظالم زنازاده من را بین دو امر مخیر کرده است و انسان مسلمان، آزاده و انسانی که می خواهد با سر بلندی و عزت نفس زندگی کند، انسانی که می خواهد مستقل باشد و وابسته به ظلم و ظلمه نباشد زیر بار زور نمی رود. هیهات من الذله ابدا، امام حسین و پذیرش ذلت؟ پیروان امام حسین و پذیرش ذلت؟
این سه مطلب در فلسفه قیام امام حسین (ع) با برداشت از بیان خود اباعبدالله الحسین
4-شهادت باعث حفظ دین می شود
و اما مطلب چهارم که از بیان امام حسین استخراج می شود می فرمایند
ان الله شائ عن یراک قتیلا
ابن عباس وقتی که سر راه امام را گرفت و از امام خواهش کرد که از این سفر منصرف شوند و سفر به سوی عراق را ترک کنند امام در جواب ابن عباس فرمودند جدم رسول خدا را در عالم رویا دیدم که می فرمودند ان الله شائعا عن یراک قتیلا خداوند می خواهد تو را شهید ببیند این هم فلسفه چهارمی که از بیان اباعبدالله در بحث فلسفه قیام و علت حرکت به سوی عراق برداشت می شود 

معني حديث اين است که بايد از دين تا سرحد شهادت دفاع كنيم و حمايت نماييم تا در اين راه كشته شويم. معنی جمله رسول خدا این است که بايد با يزيد بيعت نكني، و ايستادگي و مقاومت نشان بدهي، اگر چه سرانجام در اين راه كشته ‎شوي، تو نبايد تسليم يزيد و ننگ بيعت او بشوي، و براي حفظ جان، و دفع مرگ تن به بيعت او بدهي.
براي اينكه با يزيد بيعت نمي‎كني تصميم به كشتن تو مي‎گيرند، و تو بايد كشته شدن را تحمل كني و بيعت نكني.
اين كشته شدن مطلوب است يعني تن به اين كشته شدن دادن و قبول آن همه بلا و مصيبت، و همكار يزيد نشدن محبوب و مطلوب است جهاد است، نصرت دين است، اطاعت امر خدا است،وخدا این امر را دوست دارد

5-یاری ونصرت دین
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِن تَنصرُوا اللَّهَ يَنصرْكُمْ وَ يُثَبِّت أَقْدَامَكمْ
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر دين خدا را يارى كنيد خداوند شما را يارى كرده ، قدمهايتان را ثابت مى كند
پنجمین مطلبی که در کلام امام به وضوح روشن است می فرمایند
ان کان دین جدی لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خزینی یا  اگر دین جدم رسول اکرم جز با کشته شدن من آبیاری نمی شود، احیا و ریشه دار نمی شود، ستون دین اسلام محکم نمی شود ای شمشیرها من را دربر بگیرید پس پنجمین مطلب در فلسفه قیام اباعبدلله احیای دین حفاظت و حراست از دین و نگهبانی از اصل دین و قرآن و جامعه اسلامی ویاری خدا ودین خداست است
. البته لازم نیست نصرت خداوند منحصر باشد به پیروزی در جنگ چه بسا جنگی که به صورت ظاهر اولیای خدا شکست بخورند و دشمنانشان بر آنان چیره شوند ولی نتیجه قطعا به نفع مؤمنان خواهد بود. نمونه اش نبرد نابرابر امام حسین ع و یاران کم در برابر سپاه بسیار زیاد و مجهز یزید
در آن نبرد تاریخی هرچند حضرت ابی عبد الله ع با تمام خویشان و یارانش به شهادت رسیدند و به صورت ظاهر یزید پیروز میدان بود ولی نتیجه اش قطعا به نفع امام و به زیان یزید و اصحابش بود که هم در کوتاه مدت، آنها تارومار شدند و هم در دراز مدت نام حسین چون گوهری درخشان در قلب تاریخ ماندگار شد و تا جهان زنده است حسین زنده است و یزید نابود و شکست خورده

6-تسلیم امر خدا بودن راضی برضای خدا شدن
مَاذَا وَجَدَ مَن فَقَدَك؟ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مشن وَجَدكَ؟ لَقَد خَابَ مَن رَضِیَ دُونَكَ بَدَلا
ششمین مطلبی که در بیان امام نسبت به قیام کربلا مشاهده می شود امام می فرمایند رضا بقضائک و تسلیم لامرک لا معبودا سواک یا غیاث المستغیثین از این بیان امام برداشت می شود که تسلیم بودن در برابر فرمان الهی و تسلیم بودن در امرو رضای خداوند آن عمل پسندیده ای است که هم امام با آن قیام می کند و هم پیروان امام باید با آن قیام کنند اگر خدا راضی می شود بر اینکه امام در برابر ظلم یزید بایستد امام تسلیم است اگر رضایت خدا در این است که امام فرزندان خودش را در این راه قربانی کند خداوند راضی می شود به اینکه شهدای کربلا خون بدهند تا نهال نوپای اسلام آبیاری شود. امام حسین فرزند ابراهیم خلیل است  وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ‌ علی اکبرش را قربانی می کند علی اصغرش را قربانی می کند قاسم بن الحسن را فدا می کند عباس بن علی بن ابیطالب را فدا می کند خودش چشم و سر و خون می دهد تا ثار الله شود تا خون خدا شود تا خدا از او راضی شود رضا برضائک، تسلیما لامرک لا معبودا سواک اگر امر حضرت پروردگار در این قرار گرفته است که با شهادت حضرت اباعبدالله دین اسلام یاری شود امام تسلیم رضای خدا و تسلیم دستور و فرمان الهی است

اینها گوشه هایی بود از فلسفه قیام اباعبدالله و اگر امروز بعد از نزدیک به 14 قرن ما بخواهیم بر همان خط و مشی امام حسین (ع) حرکت کنیم کان تمام فرمایشات حضرت به روز است آیا مبارزه با ظلم قدیمی می شود؟ آیا دفاع از دین قدیمی می شود؟ آیا تسلیم شدن در برابر زور و ظلم و جور و ستم قدیمی می شود؟   آیا اگر امروز و در جوامع امروزی انسان بخواهد سربلند و آزاد زندگی کند مستقل زندگی کند زیر بار ستم استکبار جهانی نرود و در برابر تو طئه های دشمن بصیر و هوشیار و بینا باشد دین شناس و حافظ دین باشد موقعیت شناس و حافظ موقعیتها باشد این امر به روز و پسندیده ای نیست.قطعا امام حسین از ما این را می خواهد واما یک شرط دارد، آن شرط عدم عدول از آنچه که حق و واقعیت است در مراسم عزاداری هر چه می توانیم نسبت به بصیرتمان و بصیرت افزایی جامعه خود تلاش کنیم اما پا را از گلیم فراتر نگذاریم عزاداری ابا عبدالله نباید سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد عزاداری امام حسین نباید پیراهن عثمان درست کند شعرا در شعرشان اهداف اباعبدالله را مد نظر بگیرند گویندگان و خطبا از دلایلی که امام حسین فرمودند عدول نکنند و نویسندگان و برگزار کنندگان هیئات مذهبی تلاش کنند رضایت خدا و رضایت امام حسین و رضایت امام زمان را در عزاداریها جلب کنند اگر عزاداریهای ما اینچنین شد به فرموده بزرگان دین ما آنچه که داریم از عاشورا و قیام امام حسین داریم و به فرموده رهبر معظم انقلاب در پرتو عاشورا و نهضت امام حسین می شود به همه نیازهای بشری و همه آنچه که جامعه امروز و جوامع امروزی به آن نیاز دارد از علم و فرهنگ و عدالت و تقوا و دیانت و معرفت و صیانت رسید و دست یافتنی است با توجه به آموزه های قیام اباعبدالله است

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه