• ایران
  • ﺳﻪشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۳
رئیس مرکز فقهی جوادالائمه(ع) از ولادت تا شهادت حضرت رضا(ع) می‌گوید؛ زندگانی امام رضا (ع) بر مدار اخلاق بود
اخبار

رئیس مرکز فقهی جوادالائمه(ع) از ولادت تا شهادت حضرت رضا(ع) می‌گوید؛ زندگانی امام رضا (ع) بر مدار اخلاق بود

رِئیس مرکز فقهی جوادالائمه(ع) از ولادت تا شهادتحضرت رضا(ع) می‌گوید؛ زندگانی امام رضا (ع) بر مدار اخلاق بود

جواد رستمی- اگر زندگی، تاریخ و سیره ائمه اطهار را بررسی و تحلیل کنیم، به‌خوبی می‌توانیم انسانی را فرض کنیم که در همه موقعیت‌های آسان و دشوار زندگی در مسیر حراست از ارزش‌های الهی و تبیین دین و زندگی شرافتمندانه گام برداشته است. در‌این‌میان زندگانی امام‌رضا(ع) از برجستگی‌های ویژه‌ای برخوردار است. ایشان به‌عنوان اسوه کامل انسانیت، احیا‌کننده دین الهی بودند. در آستانه شهادت ولی‌نعمتمان حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) بر آن شدیم در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی‌اصغر تقوی، رئیس مرکز فقهی جوادالائمه(ع) و عضو اتاق تبلیغ خراسان، با زوایایی از زندگی و سیره رفتاری حضرت‌رضا(ع) آشنایی پیدا کنیم و با توفیق عمل به آن سعادتمند شویم. آنچه در پی آمده، بیان این نکته است که بررسی رفتار و زندگی امامان(ع) در آزمون‌های جامعه
می‌تواند ما را در درست‌پیمودن مسیر زندگی یاری دهد و زندگی سیاسی، منش اجتماعی و روش مبارزاتی ائمه(ع) به‌منظور اعتلای کلمه توحید و استقرار حکومت الهی در موقعیت‌های مختلف، نه‌تنها خاطره‌ای ارزنده و شکوهمند به شمار می‌آید، بلکه به‌عنوان درس، اسوه کامل و تجربه ثبت‌شده مورد اهتمام جدی همه منادیان نجات انسان و جامعه انسانی است.
﷯ 
برای ورود به گفت‌و‌گو درباره ترویج فرهنگ رضوی، تصویری کلی از تولد تا شهادت امام‌رضا(ع) ارائه دهید.
حیات پر‌بار امام علی‌بن‌موسی‌الرضا‌(ع) به سه بخش تقسیم می‌شود. بخش اول زندگی در مدینه منوره است. بخش دوم سفر به خراسان و بخش سوم مدت اقامت در خراسان تا شهادت ایشان است. در دوره نخست که اندکی از آن با حضور پدر سپری شد و مقداری دیگر پس‌از شهادت ایشان گذشت، امام عمر گران‌بهای خود را به مسائل علمی، اخلاقی، تفسیری و کلامی و تربیت شاگردان اختصاص داد. در مدینه منوره با برگزاری جلسات و کلاس‌های مختلف به تبیین جایگاه امامت و ولایت و تفسیر و کلام می‌پرداخت که جمع کثیری از دانش‌آموختگان محضر آن بزرگوار از فضلای زمان بودند و آثارشان هنوز هم مشکل‌گشای طالبان دانش و علم است. اما دوران میانی زندگی حضرت که شامل سفر تاریخی به خراسان و زمان طی‌کردن مسیر تا رسیدن به مقصد است، حوادث و جریاناتی را دربرمی‌گیرد که ضمن اهمیت بسیار، منشأ اثر است و قطعا بار علمی و معنوی آن، اگر از حضور در مدینه بیشتر نباشد، کمتر نیست.
﷯ 
چه حوادث و جریاناتی در این سفر رخ داده است؟
امام‌رضا(ع) از لحظه‌لحظه این سفر برای گسترش فرهنگ قرآنی و دینی و ولایی بهره گرفت، به‌صورتی‌که طی سفر آنچه از ایشان به ثبت رسیده معارفی از سبک زندگی اسلامی و در‌حقیقت بهترین دانشگاه انسان‌سازی است؛ چه از نظر مبارزه و مقاومت و چه از منظر اخلاق و رفتار با حکام، بردگان، کنیزان و غلامان و چه در موضوع علم‌آموزی و بیان احکام الهی و در صدر آن، حدیث گران‌سنگ سلسله‌الذهب، همگی دنیایی از معارف اسلامی است که در این سفر رونمایی شد. سومین بخش زندگی آن حضرت در طوس و خراسان رقم خورد. هرچند مدت آن کم بود، در همین مقطع کوتاه، ثمرات بی‌شماری بر جای ماند که در صدر آن می‌توان به مناظرات علمی امام و تأثیرگذاری بر دانشمندان ادیان و مردم عادی و درباریان اشاره کرد؛ به‌گونه‌ای‌که پس‌از هر مناظره، اکثریت جمعیت حاضر در آن محفل، مجذوب حضرت و شخصیت ایشان می‌شدند.
﷯ 
دوران زندگی امام‌رضا(ع) وقایع خاصی نظیر ظهور فرقه واقفیه، پذیرش ولایتعهدی اجباری و مناظرات پر‌محتوا با سران ادیان مختلف را به خود دیده است؛ دراین‌باره توضیح بفرمایید.
امام‌رضا(ع) بنابر قول مشهور در یازدهم ذی‌القعده سال‌۱۴۸هجری در مدینه متولد شد و در سال ۲۰۳هجری، در پنجاه‌و‌پنج‌سالگی به شهادت رسید. در این مدت، جریاناتی که اشاره کردید نظیر ظهور واقفیه اتفاق افتاد. فرقه انحرافی واقفیه در امامت حضرت امام کاظم(ع) توقف کردند و منکر امامت امام‌رضا(ع) شدند. موج واقفیه به‌حدی بود که خیلی از بزرگان شیعه را دچار تردید کرد، تا اینکه بعضی‌ افراد مثل «حسن‌بن‌علی الوشاء» به برکت معجزه‌ای از امام‌رضا(ع) به حقیقت پی بردند و هدایت شدند.
اما دیر فرزنددار‌شدن امام‌رضا(ع)، که تا آن زمان در سیره ائمه(ع) سابقه نداشت، گویا امتحانی برای شیعه بود و سبب تردید برخی شیعیان حتی بنی‌هاشم در امامت حضرت شده بود؛ از سوی دیگر دستاویزی برای سران واقفیه بود که به این وسیله به امام(ع) طعنه می‌زدند و از آن برای حقانیت خود استدلال می‌کردند.
در موضوع پذیرش ولایتعهدیِ اجباریِ حاکم جور (مأمون) که این هم در ائمه قبل از ایشان بی‌سابقه بود، حرف بسیار است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. حکایت مناظرات امام نیز چنین بود که ایشان در دورانی که در مرو بودند مأمون برای تضعیف ایشان جلسات علمی مناظره‌ای با بزرگان ادیان و فرق ترتیب می‌داد که در‌نهایت، پیروزی در بحث و حقانیت از آن امام بود. مناظرات پرمحتوا با سران ادیان و مذاهب نتیجه‌اش به نفع مکتب حقه امامت و تشیع بود و به قول معروف مصداق «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» می‌شد.
﷯ 
مهم‌ترین مناظرات امام با چه کسانی بود؟
امام مناظرات بسیاری داشتند که مهم‌ترین آن‌ها مناظره با «جاثِلِیق» بزرگ اسقف‌های مسیحی، «راس الجالوت» بزرگ یهودیان، «هیربد اکبر» بزرگ زردتشتیان و «عمران صابی» به‌عنوان رهبر صابئین بود و همگی در یک مجلس اتفاق افتاد و در ادامه مناظره‌ای با عالم علم کلام خطه خراسان به نام «سلیمان مروزی» در حضور مأمون برگزار شد. مناظراتی با «علی بن محمدبن جهم» که ناصبی بود، به‌همراه مناظراتی با پیروان فرق واقفیه یا علمای بصره و اهل سنت نیز نقل شده که شرح کامل آن‌ها را شیخ‌صدوق در کتاب عیون اخبار‌الرضا و مرحوم علامه‌مجلسى در جلد‌۴۹ بحار‌الانوار آورده است.
﷯ 
محور مباحث و مناظرات امام چه بود؟
محورهای بحث، توحید، صفات خدا، ولایت امام‌علی(ع) و مهدویت بود که در محور بحث درباره ولایت امام‌علی(ع) مناظره با دو هدف تبیین جایگاه ولایت به‌صورتی‌که بر غیر اهل بیت صدق نکند و واکاوی ظلم به اهل بیت(ع) انجام می‌شد و در‌زمینه مهدویت در مناظرات امام مباحثی همچون ضرورت وجود امام عصر(عج)، تبیین معنای انتظار، تبیین معنای غیبت، بیان جایگاه منتظر واقعی، علائم ظهور و آسیب‌های مهدویت مطرح شد.
﷯ 
در تمامی مناظرات که دانشمندان مغلوب علم و دانش ولی می‌شدند، رفتار ایشان بعد‌از مباحثات چگونه بود؟
اگر‌چه همه افعال و گفتار و روش و منش ائمه الگوست، یکی از نکاتی که می توان به‌عنوان الگو از آن بهره گرفت و به‌عنوان نکته‌ای بارز جلوه کرده موضوع تواضع و فروتنی در‌برابر خداوند است. تکبر و غرور سبب بدبختی انسان‌ها می‌شود؛ چه تکبر در علم چه در اقتصاد، و نیز تکبر در ثروت یا زر و زور و قدرت، در سیاست یا فخر و کبر فامیلی و قبیله‌ای و نژادی. بیشترین ضربه را هم فرد و هم جامعه از غرور و تکبر افراد خورده‌اند و به‌طور‌کلی متکبران باعث فساد جوامع‌ هستند. امام‌رضا(ع) در‌برابر دوست و دشمن تواضع به خرج می‌داد و پس‌از مناظرات هم با طرف مقابل به نیکی برخورد و از ایشان دلجویی می‌کرد. دانشمندی که می‌خواست در یک مجلس، هم دانشمندان و حکما را مقهور دانش خود کند و هم آن‌ها را سرافکنده سازد، ضمن اینکه به ظاهر برای رسوا‌کردن امام آمده بود، در مناظره مغلوب و رسوا شد. اما رفتار امام را دید که از آن‌ها دلجویی می‌کند، به‌گونه‌ای متعجب گفت: جدا از علم امام، رفتار و تواضع ایشان نیز ما را تسلیم او کرد.
﷯ 
در این مناظرات و تقابل دانشمندان و سران ادیان و مذاهب با امام، جنبه علمی و افضلیت ایشان بر همگان روشن شد؛ تا‌آنجا‌که به عالم آل محمد(ص) شهرت دارند. درباره این عنوان توضیح بفرمایید.
اینکه امام‌رضا(ع) به «عالم آل محمد(ص)» شهرت دارد به این معنی نیست که آن حضرت بیش‌از دیگر امامان استاد‌دیده و در مقایسه با دیگر امامان نور، از علمی بیشتر برخوردار است، بلکه امامان شیعه به لحاظ داشتن علم، مانند برخورداری از مقام عصمت، برابرند و در سطحی واحد هستند؛ زیرا علم این خاندان علمی حضوری است نه حصولی و هر آنچه که دارند از جنس دریافتنی است، نه آموختنی و در‌این‌باره میان آنان هیچ تفاوتی وجود نداشته و ندارد. اگر در‌میان این خاندان امامانی چون امام‌باقر(ع)، امام‌صادق(ع) و امام‌رضا(ع) توفیق می‌یابند که علم خود را بروز دهند و تشنگان علم و دانش را از اقیانوس علم خود که سرچشمه الهی دارد، سیراب سازند، به دلیل فرصت‌ها و شرایط خاص سیاسی و اجتماعی‌ای بود که برای آنان فراهم شد و برای دیگر امامان پیش نیامد.
﷯ 
صحبت از لقب امام شد. خوب است درباره نام «رضا» و حکمت گزینش آن نیز بگویید.
احمد بن ابى‌نصر بزنطى می‌گوید: «محضر امام جواد(ع) بودم که عرض کردم: گروهى از مخالفان‏ شما تصور می‌کنند مأمون نام پدر شما را "رضا" گذاشته است؛ به این خاطر که آن حضرت به ولایتعهدى مأمون راضى بودند. امام جواد(ع) فرمودند: به خدا قسم او دروغ می‌گوید و مرتکب فجور شده‏ است؛ خداوند متعال آن حضرت را "رضا" خواند؛ به خاطر آنکه حضرتش از خداوند متعال در آسمان و از پیامبر و ائمه(ع) که بعد از رسول در زمین بودند، راضى و خشنود بود. بزنطی می‌‏گوید محضر مبارکش عرضه داشتم: مگر تمام پدران شما از خدا و رسولش و ائمه بعد از آن حضرت راضى و خشنود نبودند؟ حضرت فرمودند: آرى. عرض کردم: پس چرا بین ایشان تنها پدر شما به "رضا" موسوم شد؟ فرموند: زیرا مخالفان و دشمنانش نیز از او راضی و خشنود بودند، همان‌طورى‌که موافقان و دوستانش از آن حضرت خشنود بودند؛ در‌حالى‌که این امتیاز براى هیچ یک از آباء گرامی ایشان نبود؛ بنابراین از میان آن‌ها تنها آن حضرت به "رضا" موسوم شد.»
﷯ 
برگردیم به ابتدای موضوع و تقسیم سه‌گانه زندگی حضرت و بخش ولایتعهدی ایشان. یکی از سؤالاتی که مطرح است، چرایی پذیرش ولایتعهدی مأمون-علیه‌اللعنه- از‌سوی امام(ع) است. درباره این موضوع توضیح دهید.
مسلم است که احضار امام به مرو از سوی مأمون و پذیرش ولایتعهدی از‌طرف ایشان، اجباری بوده و امام(ع) مطابق شرایط موجود چاره‌ای جز این نداشته است. مأمون در ابتدا به امام پیشنهاد خلافت می‌کند و ایشان در جوابی دندان‌شکن به او می‌فرماید: «‌اگر این خلافت برای توست و خداوند آن را برای تو قرار داده است، پس جایز نیست لباسی را که خداوند بر تن تو پوشانده، درآوری و برای دیگری قرار دهی و اگر هم خلافت برای تو نیست، باز هم برای تو جایز نیست چیزی که برای تو نمی‌باشد، برای من قرار دهی!»
مأمون تا چند روز به این مطلب اصرار کرد تا در‌نهایت نا‌امید شد و به‌ناچار ولایتعهدی را پیشنهاد کرد و امام را در‌صورت عدم پذیرش، تهدید به قتل کرد. امام هم به شرط اینکه هیچ‌گونه دخالتی در عزل و نصب‌ها نداشته باشد، رسمی را نقض نکند و سنتی را نشکند و دورادور مشاوره بدهد، از روی اکراه 
پذیرفت.
ولایتعهدی حضرت بیشترین ثمرات را برای تبیین جایگاه امامت و ولایت بر جای گذاشت و با‌توجه‌به پذیرش اجباری و مداخله‌نکردن حضرت در عزل و نصب‌ها و بیان حضرت مبنی‌بر ناخشنودی از ولایتعهدی و نوع رفتار امام به‌عنوان ولیعهد، ترسیم‌کننده سیره امامت بود و توانست همه درباریان حکومت بنی‌عباس، چه امرای ارتش و چه کنیزان و بردگان را با سیره اهل بیت آشنا کند.
﷯ 
مختصری نیز از شخصیت حضرت رضا(ع) و سیره درس‌آموز ایشان بگویید.
شخصیت حضرت به لحاظ علمی و اخلاقی دارای برجستگی‌ها و نکاتی بود که امروز نیاز جوامع بشری است. ایشان به مباحث علمی اهمیت بسیاری می‌داد که در دنیای امروز اهمیت آن را بیش‌از پیش درک می‌کنیم؛ بنابراین با تکیه بر سیره رضوی، مسیر راه چنین است که باید عالم شد و تولید علم کرد. باید به‌روز بود و تسلط بر فنون و علوم را به‌عنوان یکی از عوامل تأثیر و پیشرفت و تعالی جامعه کار‌بردی کرد. حضرت‌رضا‌(ع) در تمام عمر این‌گونه عمل کرد و لحظه‌ای از علم‌آموزی و انتقال دانش و حکمت غافل نشد. ایمان و معرفت حقیقی همراه با علم است. علم بی عمل و بدون عرفان کج‌راه و بیراهه است. نمونه علم بدون عرفان و ایمان، دانشمندان ادیان زمان امام‌رضا‌(ع) بودند که انسان را به ورطه گمراهی و ضلالت می‌کشاندند. سیره رضوی به ما می گوید علم توأم با ایمان نه‌تنها خود فرد را نجات می‌دهد بلکه به هر جا قدم گذارد یا تا هر‌جا علم او برد داشته باشد، جامعه را متحول می‌کند. از حجاز تا ایران و روم و مصر و قسطنطنیه و هر‌جا که آوازه و برد علمی عرفانی حضرت رضا(ع) رفت، همه تسلیم و مجذوب آن شدند. سیره اخلاقی و کلامی حضرت در برخورد با دوست و دشمن، طرف مقابل را مجذوب و مبهوت می‌کرد. در مباحث اخلاقی، سیره امام‌رضا(ع) بیشترین کاربرد را در جوامع امروزی دارد. دنیا امروز تشنه اخلاق است. امروز کلیسا، دیر و مسجد و منبر و محراب همه معترف هستند که اخلاق، مهم‌ترین کمبود جوامع بشری است و سیره حضرت‌رضا‌(ع) اگر به‌خوبی ترسیم شود، قوانین مدون اخلاقی را برای بشریت رقم خواهد زد و بهترین سبک زندگی را ارائه خواهد کرد. از‌سوی دیگر، عملکرد حضرت‌رضا(ع) و به‌تعبیری سیره کرداری ایشان که همان اخلاق عملی نامیده می‌شود، الگوی موفقی برای شیفتگان معارف و مکارم اخلاقی است. ممکن است کسی عالم باشد، عارف باشد اما سیره کرداری او به‌گونه‌ای نباشد که جذابیت لازم را داشته باشد. حضرت آنچه خوبان عالم از انبیا و اولیا دارا بودند، همه را یک‌جا داشتند. برخورد کرداری و رفتاری ایشان با حاکمان، عالمان، اصناف و کارگران، کنیزان و غلامان، درباریان و زندانیان، اموات، حیوانات، محیط زیست، نظافت، دانش و فن و عوامل خارج و داخل دین و معاندان و دشمنان و دوستان به‌گونه‌ای بود که بحق خلافت الهی را برای ایشان ثابت می‌کند. امام، بهره‌گیری از قرآن به‌عنوان عالی‌ترین قانون زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و عرفانی را به ما آموخت. امروز استفاده صحیح از قرآن در جوامع اسلامی را نیازی می‌بینیم که به‌وضوح احساس می‌شود. هر‌چه بهره‌گیری از قرآن بیشتر شود، رشد اخلاقی جوامع گسترش می‌یابد و برعکس هر‌چه از قرآن فاصله گرفته شود، انحطاط و سقوط را در پی دارد. یکی از رموز موفقیت حضرت‌رضا(ع) در مناظرات علمی، استفاده از قرآن بود. آن حضرت بیشتر پاسخ‌های معاندان را با قرآن می‌داد و این بود که توانست با این پاسخ‌ها بنیان و اساس امامت را استحکام بخشد و معاندان را برای همیشه در‌برابر استدلالات علمی و منطقی و قرآنی در شبهه‌افکنی عاجز و سر‌افکنده کند. برخورد ایشان با حکومت‌های فاسد و حاکمان ظالم، از ویژگی های خاص ایشان بود.نوع نگرش به ظلم و ظالم و روش‌های مقابله با آن را بهترین سیره در سبک زندگی رضوی می‌توان شمرد. هریک از ائمه(ع) با‌توجه‌به رصد‌کردن زمان و مکان در مسائل سیاسی ورود پیدا می‌کردند و در هر مقطعی به‌شکل خاصی با مسائل سیاسی مواجه می‌شدند و این در نوع خود بی‌نظیر و بجا و بحق بود. به‌عنوان مثال قیام امام‌‌حسین(ع)، صلح امام‌حسن(ع)، ادعیه امام‌سجاد(ع)، گسترش دانش علوی در زمان امام‌باقر(ع) و امام‌صادق(ع) و زندان موسی‌بن‌جعفر(ع) و مناظرات علمی حضرت‌رضا(ع) همه و همه تقابل با سیاست‌مداران و حاکمان جور بود و هریک با شناخت زمان و مکان و استفاده از ابزار لازم و بجا توانستند اسلام را از بحران‌های مختلف نجات دهند؛ به‌طوری‌که امروز اثری از آن معاندان نیست اما تفکر و اندیشه امامت درخشان‌تر و پویاتر از گذشته هادی و مرشد جامعه است. صبوری و مقاومت از نکات برجسته سیره زندگی امام(ع) است. بردباری و صبر، یکی از برجسته‌ترین راهکارهای موفقیت انسان و به‌ویژه بسیار مورد‌نیاز جوانان است. صبر و ظفر همراه هم هستند و پیروزی بدون صبر غیر‌ممکن است. گاهی مشاهده می‌شود که جامعه دچار بی‌صبری یا کم‌تحملی می‌شود و این ضایعات را به‌دنبال دارد. بی‌صبری، جامعه را به ورطه سقوط می‌کشاند. باید آستانه صبر را بالا ببریم و در همه زمینه‌ها سیاسی و اخلاقی، اجتماعی یا اقتصادی، رفتاری صبورانه داشته باشیم و در‌برابر مشکلات مقاومت کنیم. حضرت‌رضا(ع) الگوی صبر و مقاومت‌ هستند، چه در مدینه و هنگام روبه‌رو شدن با وقایع و رخدادها و چه طی سفر طولانی به خراسان و چه در دوران ولیعهدی و برخورد با مأمون. خداوند در قرآن وعده داده که با صابران است. همین صبر و استقامت حضرت‌رضا(ع) بود که بساط حکومت بنی‌عباس را برهم چید. درباره شخصیت امام و سیر گفتاره و کرداری حضرت حرف بسیار است. سخن را کوتاه و به نکته مهم ولایت‌مداری ایشان ختم می‌کنیم.
امام‌رضا(ع) تقریبا ٣۵‌سال از عمر شریفشان سپری شده بود که عهده‌دار امامت شدند. می‌توان گفت که از سن تکلیف تا امامت، حدود ٢٠‌سال از بهترین دوران عمرشان در دوره امامت پدر بزرگوارشان امام موسی‌بن‌جعفر(ع) سپری شد که در این دوران تسلیم محض مقام امامت پدر، هم به‌عنوان اطاعت از پدر و هم اطاعت از اولی‌الامر و ولی امر‌المسلمین بود.
﷯ 
صحبت از اطاعت از پدر شد. با‌توجه‌به اینکه امام‌رضا(ع) خود معصوم و منتخب الهی در جایگاه امامت بود، این احترام به پدر و اطاعت از او، برای جامعه امروز ما چه درسی می‌تواند داشته باشد؟
پیچیدگی فناوری و پیشرفت‌های روز و استفاده از فضاهای مجازی و ماهواره و مخابرات و ارتباطات بین‌المللی اگرچه باید مایه رشد اخلاقی شود، بر‌عکس در خیلی از موارد مایه افول جامعه شده است؛ به‌ویژه درزمینه احترام به بزرگ‌ترها مثل پدر و مادر، پدر‌بزرگ، استاد، معلم، کار‌فرما و استاد و راهنما و امثال این‌ها، که این زنگ خطر است. بنابراین همه متفکران و کارشناسان جامعه باید در این زمینه بیندیشند و به دنبال راهکار باشند که بهترین راهکار هم فرهنگ‌سازی سبک و سیره زندگی اسلامی و رضوی در جامعه است. قرآن، احترام پدر و مادر را بعد‌از اطاعت از خداوند بیان می‌کند و حق هم همین است. اگر بین فرزند و پدر و مادر فاصله ایجاد شود و بی‌ادبی به این دو عنصر اصلی جامعه شکل گیرد، برای آینده جوامع باید تأسف
خورد و احساس خطر کرد. حضرت‌رضا‌(ع) بهترین الگو و اسوه برای همه نسل‌ها و اعصار هستند. در فرمایشات ایشان همیشه این نکته به چشم می‌خورد که هر‌جا مطلبی بیان می‌کنند آن را به پدر و اجداد خود به‌ویژه رسول‌اکرم‌(ص) نسبت می‌دهند. مثلا می‌فرمایند: «پدرم از پدرش نقل کرد...» تا می‌رسند به رسول خدا‌(ص)؛ این یعنی اینکه احترام بزرگان باید مراعات شود. از والدین و بزرگ‌ترها باید به نیکی یاد کرد، هرچند خود فرد دارای دانش و علم باشد. هیچ نیازی نبود امام، سند فرمایش خود را به اجدادشان برسانند؛ چون مردم اگر امام را قبول داشتند -که حتما چنین بود- سمعا و طاعتا می‌پذیرفتند و اگر -نعوذبالله- قبول نداشتند، انتساب آن به اجدادشان هم بی‌اثر بود. بنابراین امام از باب احترام به بزرگ‌تر و اجداد خویش، این سیره را از خود به یادگار
گذاشتند.
﷯ 
ضمن تقدیر و تشکر از شما که وقتی را برای گفت وگو در‌اختیار ما قرار دادید، حسن ختام کلام را فرمایشی از امام‌رضا(ع) قرار دهید.
اینکه در‌راستای نشر معارف اسلامی و اندیشه دینی تلاش می‌کنید، جای تقدیر دارد. ضمن آرزوی توفیق برای شما و همه همکارانتان در روزنامه شهرآرا، باید گفت کلام از حضرت رضا(ع) بسیار است اما شاید روایت عباس‌بن‌على، غلام امام‌کاظم(ع) از حضرت‌رضا(ع) شایان‌‌توجه باشد که می‌گوید امام‌رضا(ع) ‏فرمود: «هر‌گاه بندگان مرتکب گناهانی شوند که قبلا مرتکب نمی‌شدند، خداوند آن‌ها را به بلاهاى شناخته‌‏نشده‌‏اى مبتلا می‌‏کند.» (علل‌الشرائع/ ج‏۲/ص۵۲۳).
از این حدیث شریف می‌توان این نکته را فهمید که ممکن است دردهای بی‌درمان و انواع و اقسام بیماری‌های عجیب و سرطان‌های گوناگونی که در عصر ما به‌وفور یافت می‌شود، ناشی از همین مطلب باشد. اگر هم نتوان به‌طور قطع اذعان کرد که تمام این ابتلائات ناشی از این گناهان جدید است، قطعا بخش کثیری از آن‌ها، به‌دلیل بروز این گناهان و بخشی هم آزمایشات الهی است که ان‌شاءا... از آن‌ها سربلند بیرون بیاییم.
..........................................
دنیا امروز تشنه اخلاق است. امروز کلیسا، دیر و مسجد و منبر و محراب همه معترف هستند که اخلاق، مهم‌ترین کمبود جوامع بشری است و سیره حضرت‌رضا‌(ع) اگر به‌خوبی ترسیم شود، قوانین مدون اخلاقی را برای بشریت رقم خواهد زد و بهترین سبک زندگی را ارائه خواهد کرد. از‌سوی دیگر، عملکرد حضرت‌رضا(ع) و به‌تعبیری سیره کرداری ایشان که همان اخلاق عملی نامیده می‌شود، الگوی موفقی برای شیفتگان معارف و مکارم اخلاقی است. ممکن است کسی عالم باشد، عارف باشد اما سیره کرداری او به‌گونه‌ای نباشد که جذابیت لازم را داشته باشد. حضرت آنچه خوبان عالم از انبیا و اولیا دارا بودند، همه را یک‌جا داشتند. برخورد کرداری و رفتاری ایشان با حاکمان، عالمان، اصناف و کارگران، کنیزان و غلامان، درباریان و زندانیان، اموات، حیوانات، محیط زیست، نظافت، دانش و فن و عوامل خارج و داخل دین و معاندان و دشمنان و دوستان به‌گونه‌ای بود که بحق خلافت الهی را برای ایشان ثابت می‌کند. امام، بهره‌گیری از قرآن به‌عنوان عالی‌ترین قانون زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و عرفانی را به ما آموخت. امروز استفاده صحیح از قرآن در جوامع اسلامی را نیازی می‌بینیم که به‌وضوح احساس می‌شود. هر‌چه بهره‌گیری از قرآن بیشتر شود، رشد اخلاقی جوامع گسترش می‌یابد و برعکس هر‌چه از قرآن فاصله گرفته شود، انحطاط و سقوط را در پی دارد.

 

مصاحبه کامل استاد تقوی پیرامون شهادت امام رضا علیه السلام

فایل پی دی اف
http://shahrara.com/news/1396/8/25/pdf/6.pdf
لینک متن در سایت شهرآرا
shahrara.com/page,1396,8,25,1,00.html

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه