• ایران
  • ﺳﻪشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۳
امام رضا(ع) دشمنان سرسخت را تبدیل به دوستان فداکار کرد
اخبار

امام رضا(ع) دشمنان سرسخت را تبدیل به دوستان فداکار کرد

حجت الاسلام علی اصغر تقوی درگفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین الملی همکاری های خبری شیعه) اظهار کرد: پذیرش ولایت عهدی برای امام رضا (ع) در آن شرایط زمانی شرح و تفسیر فراوانی دارد که کتاب های زیادی در این زمینه به رشته تحریر در آمده و سخنرانی هایی ایراد شده است اما اجمال مطلب این است که قطعأ پذیرش این مسؤولیت بر اساس خواسته و نظر امام و باب میل او نبوده و حضرت در موقع پذیرش ولایت عهدی آنچه که مورخین نوشته اند به شدت گریه می کردند که این خود بیانگر بسیاری از مسایل است و وقتی از حضرت رضا(ع) سؤال می کنند چه عواملی سبب پذیرش ولایت عهدی شما شد حضرت فرموند" همان دلایلی که جد بزرگوارم حضرت علی(ع) برای پذیرش ولایت عهدی اعلام کرد". در این عبارات حضرت، یک دنیا تفسیر نهفته است یا در جای دیگری می فرمایند، این مسؤولیت کوچکترین نفعی به حال من ندارد من در مدینه از اعتبار و عظمت خاصی در بین مسلمین برخوردار بودم کنایه از این که ولایت عهدی افتخاری برای من نیست بلکه مایه اذیت و آزار من است.

او در پذیرش ولایت عهدی توسط امام رضا (ع) به دو دلیل اشاره و تصریح کرد: اولأ اینکه بر مبنای دستور الهی و طبق نظر و خواست حضرت حق صورت گرفته و امام رضا (ع) با تسلط بر ولایت تشریعی و علم لدنی، مصلحت را در این دیدند و نفع جهان اسلام و مسلمین را با این پذیرش تأمین کردند. مطلب دوم مسایل جنبی قضیه و بهره گیری های تبلیغی که چه توسط خود آن حضرت و چه اطرافیان آن بزرگوار انجام گرفت که اسلام را عمومأ و تشیع را خصوصأ از هجمه های دشمنان نجات داد.

تقوی، مسایل جنبی پذیرش ولایت عهدی امام رضا (ع) را از چهار جنبه مورد بررسی قرار داد و گفت: اول اینکه امام ولایت عهدی را در جهت نشان دادن چهره واقعی و منافقانه مأمون پذیرفتند و دلیلش هم این است که اولأ در تمام دوره ولایت عهدی حتی یک بار امام از مأمون تشکر نکرد و بلکه برعکس آن عمل کردند دومأ امام از هر فرصتی بهره جسته و به اطرافیان می گفتند اصل خلافت و امامت متعلق به من و خاندان ماست و این ولایت عهدی، یعنی برگرداندن بخش کوچکی از آنچه که از خاندان ما غصب شده است لذا غاصب باید مجازات شود نه اینکه از او تشکر شود. سوم اینکه امام بارها فرمودند به دست مأمون کشته خواهد شد و این نشان از نفاق مأمون و معرفی چهره نفاق بود که به دست و زبان امام رسوایی ابن العباس در تاریخ رقم خورد و اگر پذیرش ولایت عهدی جز رسوایی بن العباس هیچ تأثیری نداشت ، همین بس بود که امام زیر بار این مسؤولیت برود و چهارم حفظ جان خود امام و شیعیان امام و طرفداران ولایت بود که در آن شرایط زمانی لازم بود حفاظت و حراست شود لذا امام مکرر به مردم می فرمودند مأمون مرا و اطرافیانم را تهدید به قتل کرده است؛ البته اگر امام وظیفه شرعی خود می دانستند که جان خود را فدا کنند قطعأ لحظه ای درنگ نمی کردند ولی در آن باده زمانی تشخیصشان برای حفظ کیان اسلام و تشیع، ولایت عهدی بود.

عضو اتاق فکر تبلیغ خراسان افزود: آخر اینکه تجمع شیعیان که به دلیل ظلم و ستم هارون الرشید در اطراف بلاد پراکنده کرده بودند که قطعأ به دور از فرهنگ اصیل اسلامی بود و امام این فرصت را فراهم کردند تا همه نگاه ها به سمت نقطه مرکزی و وجود امام رضا(ع) متمرکز شود و خلاصه کلام اینکه شواهد تاریخی بیانگر این است این ولایت عهدی در حفاظت از زحمات اولیای الهی و قیام امام حسین(ع) و بقای تشیع بیشترین و بهترین نقش را ایفا کرد. اندیشه های مختلف و تفکرات مذهبی پراکنده از طرفی و عدم هماهنگی اندیشمندان مختلف سبب شده بود که علمای سایر ادیان از جایگاهی خاص برخوردار شوند و قطعأ تجمعاتی هم در اطراف خود داشته باشند و بر این باور باشند که فکر و اندیشه آنها برترین و بهترین است و دیگران تحت الشعاع و تحت سلطه آنان هستند. حضور امام در جمع دانشمندان سایر ادیان بود که این رشته ها را پنبه کرد و بساط تفکرات انحرافی را در هم پیچید.

مدیر مرکز فقهی جوادالائمه به نقل روایتی از امام رضا (ع) پرداخت و اظهار کرد: یاسر خادم امام نقل می کند کسی آمد خدمت امام و گفت مأمون شما را سلام می رساند و می گوید علمای ادیان جمع می شوند و از همه تفکرات و اندیشه ها حضور دارند  لذا حضور شما بر این جمع ضروری است که گفته های آنها را بشنوید اگر مایل هستید ما خدمت برسیم یا شما تشریف بیاورید و اگر دوست ندارید اصراری بر این امر نمی کنیم امام جواب او را خلاصه و به گونه ای دادند که همه گفتنی ها در این جمله خلاصه شد امام فرمودند "به مأمون بگویید می دانم چه می خواهد به او بگویید می آیم" استفاده حضرت رضا(ع) در مجامع علمی دانشمندان از قرآن کریم در صدر منابع تاریخی اسلام و مسلمین است. امام وقتی در برابر سیل سؤالات دانشمندان مسیحی و غیر مسیحی مانند هیربد اکبر، جاثلیق نصرانی، رأس الجالوت و عمران صابی و مناظراتی که در بصره و عراق صورت گرفت به جز بهره گیری از قرآن به هیچ شبهه ای پاسخ نگفتند.

تقوی در ادامه افزود: پاسخ از قرآن دو مطلب را برای دانشمندان و ادیان روشن کرد اولأ متقن بودن قرآن و مستدل بودن فرمایشات امام رضا(ع) و دومأ عظمت قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان است. مواجهه امام با اندیشه های مختلف از چنان منطق و استدلالی برخوردار بود که تمام تفکرات مختلف را تحت شعاع اندیشه اسلامی قرار داد و در حقیقت دوران شکوفایی و بالندگی و تبلور علمی تشیع در دوران حضرت رضا (ع) رقم خورد. نتایجی که از مناظرات امام رضا (ع) حاصل شد در تاریخ اسلام بی بدیل است اینکه دشمنان سرسخت را که ادعای علم و دانش هم داشتند تبدیل به دوستان فداکار کرد و ضعف دانش آنها را به خودشان فهماند. به جهانیان نشان داد که امام جامعه باید بر همه امور مادی، معنوی و علمی مسلط باشد و هر که ادعا کرد که نمی تواند زعامت مسلمین را برعهده بگیرد. سعه صدر اسلام و تحمل بالای امام جامعه اسلامی و ایثار و فداکاری امام در برابر رفاه طلبی و خوشی های زود گذر مادی را به نمایش گذاشت. جوامع بشری عمومأ و جامعه اسلامی خصوصأ برای رسیدن به خواسته های عقلانی خود راهی جز پیروی از سیره معصومین نداشته و ندارند.

او در پایان خاطر نشان کرد: سیره امام رضا(ع) همیشه به روز و در هر اجتماعی و با هر تفکری قابل اجراست و امروزه رمز موفقیت شیعیان در تبعیت از سیره حضرت رضا(ع) است ما نعمت بزرگ انقلاب اسلامی را از برکات وجودی ایشان می دانیم.

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه