عاشورا رستاخیزی است که در همیشه تاریخ میماند و عطر نفسهای بهشتی سرداران آن، که با خون رنگین شده است، عاشقان و شیفتگان را همیشه شیفته خود خواهد ساخت...
1395/08/29
عاشورا رستاخیزی است که در همیشه تاریخ میماند و عطر نفسهای بهشتی سرداران آن، که با خون رنگین شده است، عاشقان و شیفتگان را همیشه شیفته خود خواهد ساخت. از عاشورا تا اربعین راهی طولانی نیست، اما معبری که وجود دارد، تو را به خود میخواند تا اگر نتوانستی در عاشورای رستاخیزی حضور یابی، اما در اربعین به معشوق خود بپیوندی و با او بیعت کنی و در رکاب ذوالجناحی زانو بزنی که بعد از گذشت 1400سال همچنان آن سمند غمگین به انتظار سردار و سالار خود، خاک کربلا را میشکافد.
حالا تو هم به سوی کربلا میروی، اما این بار برای آنکه سر و جان و دل خود را فدای فداییترین جان هستی برای دین محمدی کنی. بیتردید سالار شهیدان صدای گامهای عاشقان خود را در اربعین میشنود؛ عاشقانی که میخواهند در پرتو ستارههای به خون خفته کربلا، دمی، فقط دمی آن حس تاریخی حضور در سپاه حسین را در دنیای ذهن خود تصویر کنند. اربعین که میآید باید راهی شد و مسیر داغ و تفتیده را با پای پیاده طی کرد تا به میعادگاهی رسید که معبود تو هم این قطعه قدسی و بهشتی را دوستتر میدارد. اربعین که میآید حتی خاک کربلا هم به جنبش در میآید و یاد گذشتههایی میکند که در پهنه داغ او، چه جانهای گرامی ستوده پروردگار سر بر آستان نهادند و کاخ ستم را با خونهای ملکوتی خویش به لرزه در آوردند تا به مخلوق هستی در پهنه گیتی و در همه اعصار ثابت کنند که ظلم را میتوان به زیر کشید، اگر آزاده باشی و میل آن داشته باشی که جان خود در راه دوست فدا کنی. حالا کربلا تنها نیست. حالا کربلا اگر چه داغ تاریخ را بر سینه دارد، اما از حضور تو، از حضور من و از حضور همه عاشقان آن سوار بیبدیل دین مبین اسلام، به خود میبالد که تنها نیست. کربلا اگرچه در دیروز خونبار، در دیروز بیمروتیهای قوم دغا و در دیروز تنهایی کاروان ستارگان فاطمی تنها و با اندوه نظارهگر به خاک افتادن 72خورشید بر خاک گرم خود بود، اما امروز در اربعین عشق دیگر تنها نیست. امروز کربلا به همراه همه اربعینیان این کره خاکی میخواهد به سوگ سالار خود خاک بر سر نهد و فرشتگان و ملائک را به دعوت بخواند تا شاهد حضور جانهایی باشد که عشق به سالار شهیدان در خون آنها جاری است. اربعین یک بار دیگر عاشورای حسینی را یادآوری میکند . بر این اساس ما نیز از کلام حجت الاسلام والمسلمین «علی اصغر تقوی» رئیس مرکز فقهی تبلیغی جوادالائمه(ع) پیرامون فلسفه قیام امام حسین(ع) بهره میبریم.
اهمیت امر به معروف
امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین دلایل قیام امام حسین(ع) است. ایشان فرمودند: «هدف من از این قیام امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا (ص) و پدرم علیابن ابی طالب(ع) است».
امر به معروف و نهى از منكر در همه ادیان ابراهیمى مطرح و وظیفه همه پیامبران، رسولان، ائمه و مؤمنان است. این مسأله یك وظیفه شرعى و فقهى صرف نیست بلكه ملاك، معیار و در واقع علت فرستادن رسولان الهى است زیرا عالم مادى، عالم اختلاط خوبى ها و بدى ها، حق و باطل، خوش آیندها و بدآیندها، ظلمت و نور، فضایل و رذایل است. واقعه کربلا و قیام امام اگر چه به ظاهر در آن روز درخششی آنچنانی نداشت که پیروزی را در لحظه اولیه قیام نشان بدهد اما حضرت امام حسین (ع)در بیاناتشان فرمودند من وظیفه ام امربه معروف و نهی از منکر و اصلاح امت اسلامی است، یعنی به تعبیر ساده تر به فرموده امام خمینی (ره) انسان مامور به وظیفه است نه به نتیجه. وظیفه را امام آن روز در این تشخیص دادند که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کنند.
امام حسین (ع) در مقطعی قرار گرفته بودند که حکام جامعه حکام جور و ظلم بودند و این حکام جور و ظلمه علنا در جایگاه خلافت رسول خدا (ص) به فساد و فحشاء مشغول بودند، بنابراین امام حسین (ع) احساس خطر کرد و دست به قیام زد. امر به معروف و نهی از منکر در هر مقطع زمانی که نیاز باشد باید از سوی آحاد جامعه اسلامی عملی شود. پس یکی از دلایل قیام ابا عبدالله حسین (ع)، امر به معروف و نهی از منکر بود.
اصلاح امت و مبارزه با ظلم وجور
امام حسین(ع) وقتی میخواست از مدینه به سمت کربلا حرکت کند یکی از دلایل قیامشان را خروج برای اصلاح امت جدش بیان کرد. در بیانی از ایشان آمده است «هیهات من الذله». فرمودند حاکم ظالم وجنایتکار من را وادارا به بیعت کرده است یا باید با او بیعت کنم ویا برای قیام آماده شوم. از کلام امام حسین(ع) میتوان درک کرد هدف ایشان مبارزه با ظلم و جور است. در کلام وی آمده که حاکم ظالم است میفرماید یک انسان ظالم من را بین 2 امر مخیر کرده است اما انسان مسلمان، آزاده و انسانی است که میخواهد با سر بلندی و عزت نفس زندگی کند و انسانی که میخواهد مستقل باشد و وابسته به ظلم نباشد زیر بار زور نمیرود.
شهادت باعث حفظ دین میشود
ابن عباس وقتی که سر راه امام حسین(ع) را گرفت و از ایشان خواهش کرد که از سفر به سوی عراق منصرف شود، در جواب از امام حسین(ع) شنید که جدم رسول خدا(ص) را در عالم رویا دیدم که میفرمودند خداوند میخواهد تو را شهید ببیند. یعنی درخت دین برای بقا و استواری و مقاومت نیاز به خون دارد که تا ابد حرارتی را در قلوب طرفدارانش ایجاد کند و بر این اساس در مقابل هجمههای دشمنان و ادیان و مذاهب ساختگی سربلند و سرفراز باشد.
باید از دین تا سرحد شهادت دفاع كنیم. معنی جمله رسول خدا(ص) این است که باید با یزید بیعت نكنی و ایستادگی و مقاومت نشان بدهی، اگر چه سرانجام در این راه كشته شوی، تو نباید تسلیم یزید شده و برای حفظ جان، و دفع مرگ تن به بیعت با او بدهی.برای اینكه با یزید بیعت نمیكنی تصمیم به كشتن تو میگیرند و این كشته شدن مطلوب خداست، یعنی تن به این كشته شدن دادن و قبول آن همه بلا و مصیبت، جهاد در راه خدا و نصرت دین است که خدا این امر را دوست دارد.
یاری دین
در قرآن آمده است: اى كسانى كه ایمان آورده اید اگر دین خدا را یارى كنید خداوند شما را یارى كرده، قدم هایتان را ثابت مى كند. امام حسین(ع) در جایی فرمودند اگر دین جدم رسول اکرم(ص) جز با کشته شدن من آبیاری نمیشود، احیا و ریشه دار نمیشود، ستون دین اسلام محکم نمیشود پس ای شمشیرها من را دربر بگیرید. احیای دین، حفاظت و حراست از دین و نگهبانی از اصل دین و قرآن و جامعه اسلامی و یاری خدا و دین خدا در آن زمان بسته به قیام امام حسین(ع) و از جان گذشتن او بود که ایشان نیز چنین کرد. البته لازم نیست نصرت خداوند منحصر به پیروزی در جنگ باشد چه بسا جنگی که به صورت ظاهری اولیای خدا شکست بخورند و دشمنانشان بر آنان چیره شوند ولی نتیجه قطعا به نفع مؤمنان خواهد بود. نمونهاش نبرد نابرابر امام حسین (ع) و یاران معدودش در برابر سپاه بسیار زیاد و مجهز یزید است. در آن نبرد تاریخی هرچند امام حسین (ع) با تمام خویشان و یارانش به شهادت رسیدند و به صورت ظاهر یزید پیروز میدان بود اما نتیجه اش قطعا به نفع امام حسین(ع) و به زیان یزید و اصحابش بود که هم در کوتاه مدت، آنها تارومار شدند و هم در دراز مدت نام امام حسین(ع) چون گوهری درخشان در قلب تاریخ ماندگار شد و تا جهان زنده است امام حسین(ع) زنده است و یزید و یزیدیان نابود و شکست خورده اند.
تسلیم امر خدا بودن و راضی به رضای خدا شدن
امام حسین(ع) خطاب به حضرت حق میفرمود راضیام به رضای تو و تسلیمم در برابر قضا و قدر تو. از این بیان امام حسین(ع) برداشت میشود که تسلیم بودن در برابر فرمان الهی و امر و رضای خداوند عمل پسندیده ای است که ایشان نسبت به آن اقدام و عمل میکند و پیروان ایشان نیز باید چنین کنند. بنابراین اگر خدا راضی میشود بر اینکه امام حسین(ع) در برابر ظلم یزید بایستد امام حسین(ع) تسلیم است. اگر رضایت خدا در این است که ایشان فرزندان خودش را در این راه قربانی کند و شهدای کربلا جان بدهند تا نهال نوپای اسلام آبیاری شود، امام حسین(ع) نیز چنین میکند . امام حسین(ع) ازنسل ابراهیم خلیل است «وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» علی اکبرش(ع) را قربانی میکند ، علی اصغرش را قربانی میکند قاسم بن الحسن را فدا میکند ، عباس بن علی بن ابیطالب را فدا میکند و خودش چشم و سر و خون میدهد تا ثار الله شود، تا خون خدا شود، تا خدا از او راضی شود. بنابراین میفرماید «رضا برضائک، تسلیما لامرک لا معبودا سواک» راضی ام به رضای تو و تسلیمم به خواسته تو، چرا که غیرتو معبودی ندارم. اگر امر حضرت پروردگار در این قرار گرفته است که با شهادت حضرت اباعبدالله(ع) دین اسلام یاری شود امام تسلیم رضای خدا و تسلیم دستور و فرمان الهی است.
سخنی با عزاداران
آنچه بیان شد گوشه ای از فلسفه قیام اباعبدالله(ع) بود. اگر امروز بعد از 14 قرن بخواهیم بر همان خط و مشی امام حسین (ع) حرکت کنیم تمام فرمایشهای حضرت را که به روز است باید سرلوحه تفکر و عمل خویش قرار دهیم. آیا مبارزه با ظلم قدیمی میشود ؟ آیا دفاع از دین قدیمی میشود ؟ آیا تسلیم نشدن در برابر زور و ظلم و جور و ستم قدیمی میشود؟ آیا امروز در جوامع بشری انسان اگر بخواهد سربلند و آزاد زندگی کند، زیر بار ستم استکبار جهانی نرود و در برابر تو طئههای دشمن بصیر و هوشیار و بینا باشد، دین شناس و حافظ دین باشد، موقعیت شناس و حافظ موقعیتها باشد غیر از این است که باید در راه حسین(ع) قدم بردارد؟ قطعا امام حسین(ع) از ما این را میخواهد اما یک شرط دارد، شرط عدم عدول از آنچه که حق و واقعیت است در مراسم عزاداری هر چه میتوانیم نسبت به بصیرتمان و بصیرت افزایی جامعه خود تلاش کنیم اما پا را از گلیم فراتر نگذاریم. عزاداری ابا عبدالله(ع) نباید سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد بلکه باید خط مقاومت در برابر دشمن را تقویت کند. عزاداری امام حسین(ع) باید شایسته و در خور شأن جامعه اسلامی توام با شور حسینی باشد. مداحان در شعرشان اهداف اباعبدالله(ع) را مد نظر بگیرند. گویندگان و خطبا از دلایلی که امام حسین(ع) فرمودند عدول نکنند و نویسندگان و برگزارکنندگان هیاتهای مذهبی تلاش کنند رضایت خدا و رضایت امام حسین(ع) و رضایت امام زمان(عج) را در عزاداریها جلب کنند. به فرموده رهبر معظم انقلاب در پرتو عاشورا و نهضت امام حسین(ع) میشود به همه نیازهای بشری و همه آنچه که جامعه امروز به آن نیاز دارد از علم و فرهنگ و عدالت و تقوا و دیانت و معرفت و صیانت رسید و این با توجه به آموزههای قیام اباعبدالله(ع)
دست یافتنی است.
0 دیدگاه