• ایران
  • ﺳﻪشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۳
در مصاحبه استاد تقوی با روزنامه شهرآرا عنوان شد: مباهله بیانگر حقانیت اهل‌ بیت(ع)
اخبار

در مصاحبه استاد تقوی با روزنامه شهرآرا عنوان شد: مباهله بیانگر حقانیت اهل‌ بیت(ع)

در مصاحبه استاد تقوی با روزنامه شهرآرا عنوان شد: مباهله بیانگر حقانیت اهل‌ بیت(ع)

مباهله حکایتی عجیب از تقابل رسول خدا(ص) با مسیحیان است که حاصل آن بیانگر حقانیت، عظمت و بزرگی اهل‌ بیت پاک پیامبر اکرم(ص) بود چنان‌که آیه ۶١ سوره آل‌عمران به آن اشاره می‌کند. «مباهله» یعنی نفرین کردن و دعا کردن. این نفرین و دعا می‌تواند طرفینی باشد؛ یعنی ٢ نفر یا ٢ گروه علیه یکدیگر نفرین کنند یا دعایى کنند همراه با تضرع و اصرار تا یکی مؤثر واقع شود. زمانى که ٢ یا چند نفر بر سر مسئله‌اى اختلاف‌نظر داشته باشند و هیچ‌‌یک حاضر نباشد نظریه طرف مقابل را بپذیرد، جایی جمع مى‌شوند و به درگاه خداوند تضرع مى‌کنند و از خداوند مى‌خواهند که آن‌ کس را که ‌باطل است رسوا کند و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد. یکی از قضایایی که در تاریخ نقل‌ شده و در قرآن، کتاب آسمانی ما، هم به آن اشاره‌ شده است و برای آن اهمیتی ویژه‌ قائلیم همین قضیه مباهله است. طبق بیان تاریخ، عده‌ای از بزرگان و دانشمندان مسیحی نجران برای دیدن حضرت محمد(ص) وارد مدینه منوره شدند. آنان در شرایطی که لباس‌هایی بسیار گران‌قیمت و ابریشمی و انگشترهای زینتی از طلا به دست داشتند خدمت پیامبر(ص) رسیدند و سلام کردند. آن حضرت جواب نداد و با آن‌ها حرفی نزد. ناراحت شدند و نزد بعضی از مسلمان‌ها گلایه کردند. آن‌ها را خدمت امیرمؤمنان علی(ع) بردند. حضرت(ع) فرمود که لباس‌های ابریشمی را از تن درآورید و انگشترهای طلا را از خودتان دور کنید، بعد بیایید. آن‌ها چنین کردند و دوباره خدمت پیامبر(ص) رسیدند. حضرت جواب سلام آن‌ها را دادند. فرمودند به‌ حق آن خداوندی که مرا به‌حق فرستاده، نوبت اول که آمدند شیطان همراه آن‌ها بود (در دین مقدس اسلام پوشش ابریشم و طلا برای مردان جایز نیست). از این‌ رو، من جواب سلام آن‌ها را ندادم. آنان مدام پرسیدند و پیامبر(ص) پاسخ گفت تا در سؤالی درباره حضرت عیسی(ع) لجاجت کردند و حقایقی را که پیامبر(ص) فرمود نپذیرفتند. خداوند متعال وحی فرستاد که هرگاه بعد از علم و دانشی که درباره مسیح(ع) به تو رسیده است باز کسانی با تو به محاجه و ستیز برخاستند به آن‌ها بگو: بیایید. ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم. شما هم فرزندان خود را دعوت کنید. ما زنان خویش را و شما هم زنان خود را. ما نفوس خود را و شما هم نفوس خود را. آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان
قرار دهیم.
﷯مباهله پذیرفته شد و روز بعد، پیامبر با حسنین و علی و زهرا(س) حاضر شد. بزرگ مسیحیان آن‌ها را از حضور در این مراسم منع کرد و گفت: اگر او به‌حق نبود، با عزیزترین کسانی که دارد حاضر نمی‌شد. اگر مباهله کنید، نابود می‌شوید. آنان منصرف شدند و طلب صلح کردند و قرار بر رعایت شرایط حکومت اسلامی و پرداخت جزیه شد. پس‌ از آن داستان، تعدادی از آنان خدمت پیامبر(ص) رسیدند و مسلمان شدند. در تعظیم این روز، اعمال و مستحباتى چون غسل، روزه، نماز، دعا و غیره در کتب ادعیه وارد شده، به‌ویژه مرحوم محدث قمی که در «مفاتیح» نوشته است: مباهله روزى بود که خداوند متعال به‌ واسطه آن، آتش جنگ را خاموش کرد و مسلمانان را از گرفتارى و سختى پیکار و به خطر انداختن روح و جانشان نجات داد. خداوند متعال این کار را به علت شرافت کسانى انجام داد که در جریان مباهله خداوندى آراسته. حاضر شدند و به منبع لایزال الهی وصل بودند و به صفات الهی آراسته بودند
رئیس مرکز فقهی-تبلیغی جوادالائمهدر مصاحبه استاد تقوی با روزنامه شهرآرا عنوان شد: مباهله بیانگر حقانیت اهل‌ بیت(ع)

مباهله حکایتی عجیب از تقابل رسول خدا(ص) با مسیحیان است که حاصل آن بیانگر حقانیت، عظمت و بزرگی اهل‌ بیت پاک پیامبر اکرم(ص) بود چنان‌که آیه ۶١ سوره آل‌عمران به آن اشاره می‌کند. «مباهله» یعنی نفرین کردن و دعا کردن. این نفرین و دعا می‌تواند طرفینی باشد؛ یعنی ٢ نفر یا ٢ گروه علیه یکدیگر نفرین کنند یا دعایى کنند همراه با تضرع و اصرار تا یکی مؤثر واقع شود. زمانى که ٢ یا چند نفر بر سر مسئله‌اى اختلاف‌نظر داشته باشند و هیچ‌‌یک حاضر نباشد نظریه طرف مقابل را بپذیرد، جایی جمع مى‌شوند و به درگاه خداوند تضرع مى‌کنند و از خداوند مى‌خواهند که آن‌ کس را که ‌باطل است رسوا کند و مورد لعن و مجازات خویش قرار دهد. یکی از قضایایی که در تاریخ نقل‌ شده و در قرآن، کتاب آسمانی ما، هم به آن اشاره‌ شده است و برای آن اهمیتی ویژه‌ قائلیم همین قضیه مباهله است. طبق بیان تاریخ، عده‌ای از بزرگان و دانشمندان مسیحی نجران برای دیدن حضرت محمد(ص) وارد مدینه منوره شدند. آنان در شرایطی که لباس‌هایی بسیار گران‌قیمت و ابریشمی و انگشترهای زینتی از طلا به دست داشتند خدمت پیامبر(ص) رسیدند و سلام کردند. آن حضرت جواب نداد و با آن‌ها حرفی نزد. ناراحت شدند و نزد بعضی از مسلمان‌ها گلایه کردند. آن‌ها را خدمت امیرمؤمنان علی(ع) بردند. حضرت(ع) فرمود که لباس‌های ابریشمی را از تن درآورید و انگشترهای طلا را از خودتان دور کنید، بعد بیایید. آن‌ها چنین کردند و دوباره خدمت پیامبر(ص) رسیدند. حضرت جواب سلام آن‌ها را دادند. فرمودند به‌ حق آن خداوندی که مرا به‌حق فرستاده، نوبت اول که آمدند شیطان همراه آن‌ها بود (در دین مقدس اسلام پوشش ابریشم و طلا برای مردان جایز نیست). از این‌ رو، من جواب سلام آن‌ها را ندادم. آنان مدام پرسیدند و پیامبر(ص) پاسخ گفت تا در سؤالی درباره حضرت عیسی(ع) لجاجت کردند و حقایقی را که پیامبر(ص) فرمود نپذیرفتند. خداوند متعال وحی فرستاد که هرگاه بعد از علم و دانشی که درباره مسیح(ع) به تو رسیده است باز کسانی با تو به محاجه و ستیز برخاستند به آن‌ها بگو: بیایید. ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم. شما هم فرزندان خود را دعوت کنید. ما زنان خویش را و شما هم زنان خود را. ما نفوس خود را و شما هم نفوس خود را. آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان
قرار دهیم.
﷯مباهله پذیرفته شد و روز بعد، پیامبر با حسنین و علی و زهرا(س) حاضر شد. بزرگ مسیحیان آن‌ها را از حضور در این مراسم منع کرد و گفت: اگر او به‌حق نبود، با عزیزترین کسانی که دارد حاضر نمی‌شد. اگر مباهله کنید، نابود می‌شوید. آنان منصرف شدند و طلب صلح کردند و قرار بر رعایت شرایط حکومت اسلامی و پرداخت جزیه شد. پس‌ از آن داستان، تعدادی از آنان خدمت پیامبر(ص) رسیدند و مسلمان شدند. در تعظیم این روز، اعمال و مستحباتى چون غسل، روزه، نماز، دعا و غیره در کتب ادعیه وارد شده، به‌ویژه مرحوم محدث قمی که در «مفاتیح» نوشته است: مباهله روزى بود که خداوند متعال به‌ واسطه آن، آتش جنگ را خاموش کرد و مسلمانان را از گرفتارى و سختى پیکار و به خطر انداختن روح و جانشان نجات داد. خداوند متعال این کار را به علت شرافت کسانى انجام داد که در جریان مباهله خداوندى آراسته. حاضر شدند و به منبع لایزال الهی وصل بودند و به صفات الهی آراسته بودند
رئیس مرکز فقهی-تبلیغی جوادالائمه

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه