• ایران
  • پنجشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۳
برگرفته از دیوان شعر استاد تقوی
اخبار

برگرفته از دیوان شعر استاد تقوی

بسم الله الرحمن الرحيم-عاشوراي حسيني
خاموش جن وانس كه محشر به پا شده  
گويا حسين ع وارد دشت بلا شده
هم عرش و كرسي و لوح قلم بجوش  
هرجا صداي ناله زهرا رسد بگوش
درقتلگاه زينب كبري به سر زنان  
درخيمه گاه اتش ودودو فغان بپا شده
طفلان سر برهنه بصحرا دوان دوان    
سرهاي پاك شهيدان به نيزه هاشده
شط فراط موج زنان نعره ميكشد      
عباس لب تشنه رو سوي خيمها شده
اندر كنارعلقمه فرياد ميزند حسين    
پشتم شكست برادركه دستت جداشده
خورشيد صبح  زمغرب كند طلوع     
فرزند فاطمه از تن سرش جداشده
درقتلگاه حسين وحيدا فريد ميخواند    
وقتيكه كه فرق علي اكبرش دو تا شده
ششماهه روي دست عزيز پيمبر است    
اين قوم بي صفت زدين وپيمبر جدا شده
سم ستور وتن غرق خون وريگ داغ    
اي واي اين چه رستخيز عامي بپاشده
اسبان نعل نو زده دركربلا چه ميكنند    
برروي پاره پيكر خون خداچه مي كنند
خورشيد غم گرفته زمين لرزد اسمان سياه  
افتاده عرش برزمين وسپر ذوالجنا شده
ان شمشير دست چكمه به پا كيست بيحيا    
گويا نشسته روي سينه قاتل خون خداشده
فرزند نافع است كه اب اورد ولي چرا    
وقتي رسيده كه راس حسين  ازقفاجدا شده
اين دشت طف نگركه چه گلهاي پرپري    
ابدان پاك بي كفن كه زسرها جداشده
فرياد زينب است كه يا ايهاالرسول    
اين نورچشم توست سر از تن جدا شده
هردم زسوز جگر ناله می زند ضعیف             
خاکم بسر بساط ظلم واسارت بپا شده

التماس دعا

  • برچسب ها

به اشتراک گذاری این مطلب!

0 دیدگاه

ارسال دیدگاه